Friday, November 13, 2009

با تمام وجود از تکرار تجربه تلخ گذشته جلوگیری کنیم

همانطور که قبلا هم اشاره کردم، کودتاچیان به راهکارهای پوسیده و نخ نما شده ی خود در رابطه با جنبشهای اجتماعی و سیاسی مردم ایران روی آورده اند. پس از سرکوب خیابانی، دستگیری های گسترده، و استفاده از زندانیان در نقش گروگان، حال به مراحل آخر طرح خود نزدیک می شوند که نمایش آخرین حد تصور از کشتار، بی رحمی و بی قانونیست. این دستورالعمل به دلایل مختلف در چند ماه اولیه ی انقلاب 57 در مقابله با کردها و ترکمنها و سپس سازمانهای چپ انحام شد. آنجا با انگ تجزیه طلبی، محاربه و ضد دین بودن، با اعمال خشونتی خارج از تصور به قتل عام هموطنانمان پرداختند. با عدم بروز مخالفت جدی از سوی دیگر احزاب سیاسی و جامعه، دامنه این خشونتها گسترش یافت و با آغاز جنگِ تحمیلی و بدست آمدن بهانه لازم، به سایر احزاب، گروهها و اقشار کشیده شد که اوج آن را در اوایل دهه 60، قتل عام تابستان 67 و قتلهای زنجیره ای مشاهده کردیم.

با اعدام احسان فتاحیان و در صف قرار دادن شیرکوه معارفی و عده ای دیگر، به نظر می رسد کودتاچیان شیوه کثیف خود را آغاز کرده اند. باید بدانیم که اگر تمام قد جلوی این کشتاز نایستیم و واکنش شدید نشان ندهیم، ادامه خواهد یافت و پس از اقلیتها و فعالین شهرستانها، به زندانیان اوین و فعالین دیگر (حتی خارج از کشور) را در بر خواهد گرفت.

نباید بگذاریم که تجربه تلخ گذشته تکرار شود
...ادامه مطلب

Tuesday, November 10, 2009

احسان فتاحیان ما را دوباره ایرانی خواهد ساخت

شاید امشب آخرین شب زندگی احسان باشد. احسانی که توسط کودتاچیان با اتهامات واهی به گروگان گرفته شده تا در چنین روزی قربانی تهدید توخالی آنها باشد. خوشبختانه بر خلاف دفعات پیش، اینبار جنبشی در جهت دفاع از حق احسان فتاحیان شکل گرفته است. ولی بیانه و تهدید نرم در این مقطع موثر نیست و این کنش، واکنشی عظیمتر را می طلبد. اینکه حکومت ما را به خبر اعدام هموطنانمان عادت داده است، فاجعه ای است که باید به آن پایان داد. اینکه خود را از انسانیت و ایرانی بودن به عناوینی چون کرد، لر، آذری، بلوچ، کمونیست، مشروطه خواه، مجاهد و اصلاح طلب محدود کرده ایم جای تاسف دارد. آیا این کرد بودن احسان است که باعث شده که سایر گروههای سیاسی و فعالین احتماعی کمی با دیده اغماض و تساهل به این فاجعه ی در شرف وقوع بنگرند؟ چرا جامعه ی ما از خبر اعدام فعالینِ خارج از تهران دچار شوک نمی شود؟ دیگر بس است. باید این مرزها را بشکنیم و بدانیم که کرد بودن احسان او را از ما جدا نمی سازد. احسان یک ایرانیست و همین برای اینکه از خبر اعدام قریب الوقوعش لبریز از کینه ی کودتاچیان شویم کافیست.

تنها راهی که در حال حاضر به ذهن من می رسد، بالا بردن هزینه اعدام (و در قدمهای بعدی زندانی کردن) هموطنانمان است. اگر کودتاچیان باور کنند که با اعدام یک هموطن، ما گوسفندوار به تماشا نخواهیم نشست، جرات چنین کاری را نخواهند داشت. باید به آنها بفهمانیم که از این منظر، ما بین ندا، سهراب، احسان، ایرانیان به گروگان گرفته شده در زندانها هیچ فرقی قایل نیستیم و هر جا که بخواهند به هموطنی (مستقل از قومیت، عقیده و زبانش)، لطمه وارد سازند، جلویشان قد علم خواهیم کرد.

باید بتوانیم راهپیمایی های مشروط تدارک ببینیم. اگر در همان لحظه که خبر را می شنویم، اطلاع رسانی کنیم که اگر این اتفاق بیافتد به خیابان خواهیم ریخت، مزدوران ترسو هیچ وقت به خود جرات رویارویی با موج ایرانیان آزادیخواه را نخواند داد. از این بالاتر، باید به انجا برسیم که بتوانیم به محض شنیدن خبر حکم مشابه برای هر ایرانی، به خیابان بریزیم.

از ته دل می خوام که احسان فردا و فرداها را ببیند و ما بتوانیم پیش از آنکه خیلی دیر شود، عزیزانمان را از چنگال این اشغالگرانِ فرومایه نجات بدهیم.

پی نوشت1. هم اکنون این خبر را خواندم، باید از این حرکت حمایتی همه جانبه شود.
پی نوشت 2. در پاسخ به کامنت دوست عزیزم باید بگویم حق با شماست، من کمی احساساتی شدم ولی منظور اصلی من حرکتهای منسجم، سازمانیافته و از طرف مراجع رسمی تر بود. شاید زیاده خواهی باشد ولی من انتظار دارم احزاب و سازمانهای طرفدار جنبش سبز بیانیه رسمی بدهند. نباید مهم باشد که احسان کرد و عضو کومله است. اگر می خواهیم فردا ایرانی آزاد داشته باشیم و دچار مشکلاتی که 30 سال پیش بوجود آمد نشویم، باید همه فعالین به اولین اصول حقوق بشر پایبند باشند. باید اعتراف کنم که امشب حرکت بچه ها در بالاترین عالی است. امیدوارم که بتوانیم با گسترش خبر ترمزی برای این وحشیان ایجاد کنیم.
.
...ادامه مطلب