همانطور که قبلا هم اشاره کردم، کودتاچیان به راهکارهای پوسیده و نخ نما شده ی خود در رابطه با جنبشهای اجتماعی و سیاسی مردم ایران روی آورده اند. پس از سرکوب خیابانی، دستگیری های گسترده، و استفاده از زندانیان در نقش گروگان، حال به مراحل آخر طرح خود نزدیک می شوند که نمایش آخرین حد تصور از کشتار، بی رحمی و بی قانونیست. این دستورالعمل به دلایل مختلف در چند ماه اولیه ی انقلاب 57 در مقابله با کردها و ترکمنها و سپس سازمانهای چپ انحام شد. آنجا با انگ تجزیه طلبی، محاربه و ضد دین بودن، با اعمال خشونتی خارج از تصور به قتل عام هموطنانمان پرداختند. با عدم بروز مخالفت جدی از سوی دیگر احزاب سیاسی و جامعه، دامنه این خشونتها گسترش یافت و با آغاز جنگِ تحمیلی و بدست آمدن بهانه لازم، به سایر احزاب، گروهها و اقشار کشیده شد که اوج آن را در اوایل دهه 60، قتل عام تابستان 67 و قتلهای زنجیره ای مشاهده کردیم.
با اعدام احسان فتاحیان و در صف قرار دادن شیرکوه معارفی و عده ای دیگر، به نظر می رسد کودتاچیان شیوه کثیف خود را آغاز کرده اند. باید بدانیم که اگر تمام قد جلوی این کشتاز نایستیم و واکنش شدید نشان ندهیم، ادامه خواهد یافت و پس از اقلیتها و فعالین شهرستانها، به زندانیان اوین و فعالین دیگر (حتی خارج از کشور) را در بر خواهد گرفت.
نباید بگذاریم که تجربه تلخ گذشته تکرار شود
با اعدام احسان فتاحیان و در صف قرار دادن شیرکوه معارفی و عده ای دیگر، به نظر می رسد کودتاچیان شیوه کثیف خود را آغاز کرده اند. باید بدانیم که اگر تمام قد جلوی این کشتاز نایستیم و واکنش شدید نشان ندهیم، ادامه خواهد یافت و پس از اقلیتها و فعالین شهرستانها، به زندانیان اوین و فعالین دیگر (حتی خارج از کشور) را در بر خواهد گرفت.
نباید بگذاریم که تجربه تلخ گذشته تکرار شود
No comments:
Post a Comment