در هر حرکت اجتماعی، مدل گسترش رفتار یا عقیده در جامعه را می توان به دو حالت کلی دسته بندی کرد. در دسته اول، احتمال آنکه یک فرد به یک رفتار یا عقیده گرایش پیدا کند، متناسب با درصد افرادی از جامعه (یا اطرافیان آن فرد) است که به آن عقیده یا رفتار گرایش دارند. در این حالت هر چه یک عقیده فراگیرتر می شود به همان نسبت احتمال گرایش افرادی با عقاید دیگر به آن گروه بیشتر می شود. در دسته دوم وضعیت کمی متفاوت است. در بعضی شرایط زیاد شدن طرفداران یک عقیده تا یک نقطه بحرانی تغییری در احتمال گرایش طرفداران عقاید دیگر ایجاد نمی کند. اما به محض عبور از یک نقطه خاص، احتمال گرایش دیگران به صورت ناگهانی بالارفته و طرفداران دیگر عقاید بهمنوار به سمت دیگر ریزش می کنند.
در رابطه با جنبش آزادیخواهی مردم ایران، موج سبز تا حد زیادی از قانون اول پیروی می کرد. هر چه به انتخابات نزدیک می شدیم، افراد با توجه به نسبت عقاید اطرافیانشان به سمت جنبش کشیده می شدند. در اردوگاه مقابل نیز ریزش به صورت تدریجی انجام می شد. اما به عقیده من، ریزش طرفداران کودتا، بعد از 22 خرداد از مدل دوم پیروی می کند. زمانی که وزن جنبش آزادیخواهی به حد مشخصی برسد، بهمن ریزش از حامیان کودتا شروع خواهد شد و آنجاست که در مدت زمان کوتاهی جنبش به پیروزی خواهد رسید.
وزن یک جنبش به تعداد طرفداران در سطح عامه مردم و به قدرت فعالین طرفدار بستگی دارد. حکومت در اولین قدم خود و به صورت مستمر سعی در دستگیر و منفعل کردن چهره های سیاسی طرفدار جنبش نمود و با اینکار سعی می کرد که وزن ظاهری جنبش را در سطح طرفداران خود کم جلوه دهد. اتفاقاتی که در نماز جمعه 26 تیرماه افتاد، به دلایل مختلف از جمله حضور گسترده مردم، طولانی شدن مقاومت، اضافه شدن هاشمی به صورت علنی و فعال، تهدید هاشمی به جهت گیری علما و مجلس خبرگان و برخی دلایل دیگر، وزن زیادی را به جنبش آزادیخواهی ایران اضافه کرد. نظر شخصی نویسنده اینست که جنبش در این زمان نقطه بحرانی را رد کرده است و به زودی شاهد ریزش بهمنوار در سمت طرفداران کودتا به خواهیم بود.
باید توجه داشت که این ریزش در ابتدا به صورت پنهان صورت می گیرد (در واقع حکومت سعی در مخفی سازی آن می کند) که آثار آن از بهم ریختگی و بی روحیگی نیروهای طرفدار کودتا، اعمال حساب نشده و گافهای بیشمار، پرخاشگری، و تلاش برای روحبه سازی با روشهای ابتدایی و نخ نما شده (و نه به صورت سیستماتیک، برنامه ریزی شده و عمیق) در رسانه های مربوطه هویدا خواهد شد. پس از این مرحله کودتاچیان قدرت خود را برای پنهان سازی ریزش از دست خواهند داد و از آن نقطه پیروزی جنبش در کوتاهترین مدت دیده خواهد شد.
به امید آن روز
در رابطه با جنبش آزادیخواهی مردم ایران، موج سبز تا حد زیادی از قانون اول پیروی می کرد. هر چه به انتخابات نزدیک می شدیم، افراد با توجه به نسبت عقاید اطرافیانشان به سمت جنبش کشیده می شدند. در اردوگاه مقابل نیز ریزش به صورت تدریجی انجام می شد. اما به عقیده من، ریزش طرفداران کودتا، بعد از 22 خرداد از مدل دوم پیروی می کند. زمانی که وزن جنبش آزادیخواهی به حد مشخصی برسد، بهمن ریزش از حامیان کودتا شروع خواهد شد و آنجاست که در مدت زمان کوتاهی جنبش به پیروزی خواهد رسید.
وزن یک جنبش به تعداد طرفداران در سطح عامه مردم و به قدرت فعالین طرفدار بستگی دارد. حکومت در اولین قدم خود و به صورت مستمر سعی در دستگیر و منفعل کردن چهره های سیاسی طرفدار جنبش نمود و با اینکار سعی می کرد که وزن ظاهری جنبش را در سطح طرفداران خود کم جلوه دهد. اتفاقاتی که در نماز جمعه 26 تیرماه افتاد، به دلایل مختلف از جمله حضور گسترده مردم، طولانی شدن مقاومت، اضافه شدن هاشمی به صورت علنی و فعال، تهدید هاشمی به جهت گیری علما و مجلس خبرگان و برخی دلایل دیگر، وزن زیادی را به جنبش آزادیخواهی ایران اضافه کرد. نظر شخصی نویسنده اینست که جنبش در این زمان نقطه بحرانی را رد کرده است و به زودی شاهد ریزش بهمنوار در سمت طرفداران کودتا به خواهیم بود.
باید توجه داشت که این ریزش در ابتدا به صورت پنهان صورت می گیرد (در واقع حکومت سعی در مخفی سازی آن می کند) که آثار آن از بهم ریختگی و بی روحیگی نیروهای طرفدار کودتا، اعمال حساب نشده و گافهای بیشمار، پرخاشگری، و تلاش برای روحبه سازی با روشهای ابتدایی و نخ نما شده (و نه به صورت سیستماتیک، برنامه ریزی شده و عمیق) در رسانه های مربوطه هویدا خواهد شد. پس از این مرحله کودتاچیان قدرت خود را برای پنهان سازی ریزش از دست خواهند داد و از آن نقطه پیروزی جنبش در کوتاهترین مدت دیده خواهد شد.
به امید آن روز
No comments:
Post a Comment