Friday, August 28, 2009
Tuesday, August 25, 2009
تا ماه محرم جنبش آزادیخواهی به چه ابزارهایی نیاز دارد؟
آخرین تیرهای کودتاچیان بی هدف رها می شود و تا این لحظه هیچ نتیجه ی مثبتی برایشان نداشته است. بیدادگاه امروز از فرط بی محتوایی و مضحک بودن، آخرین گروههایی که به دلیل اعتقادات دینی در اردوگاه کودتاچیان بودند را نیز به سمت جنبش آزادیخواهی خواهد کشاند. در این لحظات وظیفه بزرگی بر عهده طرفداران جنبش به خصوص روشنفکران قرار دارد و آن تحلیل درست وضعیت و طراحی حرکات موثر است. همانگونه که در پستهای پیشین اشاره شد، عامل زمان و انتخاب زمان مناسب برای وارد کردن یک ضربه، یکی از مهمترین فاکتورهای مبارزات سیاسی و اجتماعی است. زمان فعلا با ما یار است. وماههای رمضان و محرم وقت بسیار مناسبی برای به راه انداختن حرکات گسترده اجتماعی است.
به صورت خلاصه با تجربیات بدست آمده تاکنون، تا پیش از آغاز ماه محرم وبرای ایجاد بستری مناسب برای حرکتهای قوی در آن ماه، جنبش به چهار عامل اصلی نیازمند است:
- طراحی مکانیزمی برای تزریق انرژی مثبت به جنبش،
- اتصال جنبش آزادیخواهی به جنبش عدالتخواهی طبقه محروم،
- ایجاد رسانه ی موثر برای اطلاع رسانی گسترده [مانند این ایده در سطح جهانی]،
- ایجاد ترس و تردید مداوم در اردوگاه کودتاچیان برای فرسایش آنها [مانند این ایده برای فرسایش نمایندگان مجلس]
علاوه بر این چهار عامل، تشکیل یک تیم رهبری توزیع شده، برای بررسی راهکارهای موجود، طراحی، هماهنگی و اجرای آنها به صورت موازی باید در دستور کار قرارگیرد.
در کوتاه مدت، برگزاری راه پیمایی گسترده در روزهفدهم یا نوزدهم شهریور راهکار بسیار مناسبی برای ایجاد شور و انرژی در جنبش و برداشتن یک قدم به سمت اتصال به جنبش عدالتخواهی محرومان خواهد بود. برای هرچه موثرتر شدن حرکت لازم است مسیرهای حرکتی، برنامه ها و زمانبندی دقیقی بدست آید. در کنار راهپیمایی، فشار بر مجلس برای جلسات رای اعتماد و بررسی نامه کروبی، ایجاد پایگاه داده ای از مزدوران، و زمینه سازی در افکار عمومی جهانی بسیار لازم است.
در صورت به راه افتادن چنین حرکتی، ضربه دوم را با استفاده از تجربیات حرکت اول، می توان در روز قدس وارد کرد.
در این رابطه از مطالب این وبلاگ می توانید "تحلیل کودتای 22 خرداد" [بخش اول، دوم، و سوم]، "راهکارهایی برای خنثی سازی بیدادگاه" [بخش اول و دوم] و "دستورالعمل کروبی برای زدن ضربه های کاری به کودتاچیان" را مطالعه نمایید.
از ایده ها و نظرات شما در این زمینه استقبال می کنیم.
پی نوشت. مطالب این وبلاگ به ندرت در سایتهای بالاترین یا دنباله قرار گرفته است. این وبلاگ معمولا با پستهای تحلیلی در رابطه با مسایل روز ایران به صورت منظم به روز رسانی می شود
...ادامه مطلب
به صورت خلاصه با تجربیات بدست آمده تاکنون، تا پیش از آغاز ماه محرم وبرای ایجاد بستری مناسب برای حرکتهای قوی در آن ماه، جنبش به چهار عامل اصلی نیازمند است:
- طراحی مکانیزمی برای تزریق انرژی مثبت به جنبش،
- اتصال جنبش آزادیخواهی به جنبش عدالتخواهی طبقه محروم،
- ایجاد رسانه ی موثر برای اطلاع رسانی گسترده [مانند این ایده در سطح جهانی]،
- ایجاد ترس و تردید مداوم در اردوگاه کودتاچیان برای فرسایش آنها [مانند این ایده برای فرسایش نمایندگان مجلس]
علاوه بر این چهار عامل، تشکیل یک تیم رهبری توزیع شده، برای بررسی راهکارهای موجود، طراحی، هماهنگی و اجرای آنها به صورت موازی باید در دستور کار قرارگیرد.
در کوتاه مدت، برگزاری راه پیمایی گسترده در روزهفدهم یا نوزدهم شهریور راهکار بسیار مناسبی برای ایجاد شور و انرژی در جنبش و برداشتن یک قدم به سمت اتصال به جنبش عدالتخواهی محرومان خواهد بود. برای هرچه موثرتر شدن حرکت لازم است مسیرهای حرکتی، برنامه ها و زمانبندی دقیقی بدست آید. در کنار راهپیمایی، فشار بر مجلس برای جلسات رای اعتماد و بررسی نامه کروبی، ایجاد پایگاه داده ای از مزدوران، و زمینه سازی در افکار عمومی جهانی بسیار لازم است.
در صورت به راه افتادن چنین حرکتی، ضربه دوم را با استفاده از تجربیات حرکت اول، می توان در روز قدس وارد کرد.
در این رابطه از مطالب این وبلاگ می توانید "تحلیل کودتای 22 خرداد" [بخش اول، دوم، و سوم]، "راهکارهایی برای خنثی سازی بیدادگاه" [بخش اول و دوم] و "دستورالعمل کروبی برای زدن ضربه های کاری به کودتاچیان" را مطالعه نمایید.
از ایده ها و نظرات شما در این زمینه استقبال می کنیم.
پی نوشت. مطالب این وبلاگ به ندرت در سایتهای بالاترین یا دنباله قرار گرفته است. این وبلاگ معمولا با پستهای تحلیلی در رابطه با مسایل روز ایران به صورت منظم به روز رسانی می شود
Monday, August 24, 2009
نقش سپاه در تحولات اخیر
مقاله ای با عنوان "چرا آیت الله خامنه ای این چنین جانب احمدی نژاد را گرفته است؟" از سایت ملی مذهبی تحلیل جالبی از نقش سپاه در تحولات اخیر ایران دارد که خواندن آن در کنار قسمت سوم تحلیل کودتای 22 خرداد را به شما توصیه می کنم
...ادامه مطلب
حافظه ی جمعی ما به اندازه یک هلو است
از دو هفته پیش اخبار مرتبط با ایران در رسانه های داخل و خارج تحت الشعاع نامه افشاگرانه کروبی قرار گرفته بود. همانظور که در پست قبلی با عنوان "دستورالعمل کروبی برای زدن ضربه های کاری به کودتاچیان" توضیح دادم، طرحی دقیق و برنامه ریزی شده از طرف کروبی در حال اجرا است. نیاز بود که طرفداران جنبش از پتانسیل بالای این حرکت استفاده کرده و ضربه های کاری دیگری را طراحی و به کودتاچیان وارد کنند. ولی اینرسی بالا و متاسفانه عدم هوشیاری ما باعث شد که کودتاچیان با یکی دو مانور خیلی ابتدایی مجددا از حالت دفاعی بیرون بیایند. احمدی نژاد با یک هلو گفتن، با اطمینان از عدم ریزش نیروهای طرفدار خود، به مدت 48 ساعت کل رسانه ها و فعالین جنبش را به یک موضوع سخیف سرگرم کرد و پس از آن مجددا بحث مجلس و رای اعتماد را به صدر اخبار برگرداند. ورود به بحث رای اعتماد و وزرا در واقع به صورت غیر مستقیم تایید و پذیرش انتخابات را نشان می دهد و سطح بحران را بسیار پایینتر اعلام می دارد. انتظار بود که فعالین جنبش که اغلب از قشر تحصیلکرده هم هستند، پس از 48 ساعت از شوک وارد شده از یک هلو، به ادامه مبارزه در قالب نامه کروبی بپردازند و جبهه ی ایجاد شده را توسعه دهند. ولی در کمال تعجب، اخبار و تحلیلها بسیار پراکنده و بدون توجه به حرکتها و اهداف قبلی است و انگار حافظه ی مبارزاتی ما به اندازه یک هلو است!
در واقع کودتاچیان با آگاهی از این ضعف جنبش، با یک هلو رشته مبارزاتی ما را پاره کردند.
فکر نمی کنید که بهتر است عمیقتر و منسجمتر مبارزه کنیم؟
ما هنوز منتظر اعلام همکاری یا همراهی شما هستیم.
پی نوشت. خوشبختانه شیخ اصلاحات با یک حرکت حساب شده دیگر خود را مجددا به صدر اخبار رساند. بیایید اینبار بهتر عمل کنیم
...ادامه مطلب
در واقع کودتاچیان با آگاهی از این ضعف جنبش، با یک هلو رشته مبارزاتی ما را پاره کردند.
فکر نمی کنید که بهتر است عمیقتر و منسجمتر مبارزه کنیم؟
ما هنوز منتظر اعلام همکاری یا همراهی شما هستیم.
پی نوشت. خوشبختانه شیخ اصلاحات با یک حرکت حساب شده دیگر خود را مجددا به صدر اخبار رساند. بیایید اینبار بهتر عمل کنیم
Thursday, August 20, 2009
دستورالعمل کروبی برای زدن ضربه های کاری به کودتاچیان
در چند روز اخیر اخبار مربوط به افشاگری کروبی رسانه ها را به تسخیر خود در آورده است. این افشاگری علاوه بر اطلاع رسانی در مورد جنایتهای انجام شده در زندانها، با سایر اخباری که به صورت عادی منتشر می شود، تفاوتهای بنیادی داشت. زلزله ای که از زمان انتشار این نامه به پا شد و پس لرزه های آن که بعضا از خود زلزله اصلی سنگینتر بودند، کودتاچیان را پس از یک دوره آرامش نسبی کوتاه، مجددا به گوشه رینگ انداخت. آنچه ما در این وبلاگ مدتهاست فریاد می زنیم (و متاسفانه توجهی را بر نمی انگیزیم) نیز به وارد کردن ضرباتی از این جنس به بدنه اردوی کودتاچیان بوده است. در این پست به ویژگیهای این حرکت و دلایلی که آن را از سایر حرکات متمایز می کند می پردازم.
در این داستان در بُعد افشاگری و اطلاع رسانی، کار جدیدی صورت نگرفت. تقریبا هر آنچه کروبی در نامه اش فاش کرد، قبلا و حتی به صورت گسترده منتشر شده بود. ولی چرا بازگویی یک خبر می تواند به یک زلزله تبدیل شود؟ دلایل ایجاد این موج رسانه ای از سه جنبه فرد افشا کنند و زمان افشا، و نقشه افشا قابل بررسی است.
کروبی صرف نظر از جایگاه خود در نظام، در تبلیغات و منتاظرات انتخاباتی بر یک ويژگی خود تاکید می ورزید: شفافیت و پاسخگویی در برابر مردم. حال پس از مدتی سکوت و سکون نسبی، به ناگاه وارد میدان می شود و به تایید اخبار ناگواری که فبلا در جامعه پخش شده است می پردازد. فرد افشاگر با تکیه بر صفتی که در جامعه جا افتاده است، به راحتی خبر را به اعماق جامعه تزریق می کند و حساسیت همگان را نسبت به این موضوع بر می انگیزد.
نکته دوم، زمان افشا است. باید توجه کرد که بیش از یک ماه از اخبار مربوط به تجاوز در زندانها می گذشت و کروبی هم به ظاهر نامه را ده روز پیش از علنی سازی به مجمع تشخیص مصلحت ارسال کرده بود. ولی خواسته یا ناخواسته، این تاخیر باعث شد که این نامه در بهترین زمان ممکن به رسانه ها کشیده شود. بعد از مراسم سوگند احمدای نژاد در مجلس، جنبش به انفعالی ترین حالت خود فرو رفته بود. نبض تولید خبر در دست کودتاچیان بود و از طرف جنبش فقط عکس العملهای احساسی در سطح رسانه ها به چشم می خود. متاسفانه دوستان ما در فضای مجازی و به خصوص در خارج از ایران به جای استفاده از پتانسیلهای اینترنت برای اطلاع رسانی، برنامه ریزی و تحلیل منطقی و بلند مدت، تنها به واکنشهای احساسی و لحظه ای روی آورده بودند. مطالبی با دیدگاه تحلیلی و یا ارائه راهکارهایی که پشت آن فکر عمیق دیده شود، اگر نگوییم هیچ، بسیار کم به چشم می خورد. در چنین زمانی که همه آزادیخواهوان منتظر یک حرکت فعال از طرف جنبش بودند، کروبی نامه خود را رو کرد. اینچنین بود که خبری تکراری، مانند سیلابی بر تشنگان جاری شد و در صدر اخبار مربوط به ایران در رسانه های جهان قرار گرفت.
این حرکت محدود به یک افشاگری ساده نبود. این حرکتِ حساب شده، در کوتاه مدتی وضعیت بازی را عوض کرد و کودتاچیان که به ظاهر در آرام سازی سطحی جامعه موفق شده بودند را با شوک عظیمی روبر ساخت. نکته جالب اینست که پیامدهای این نامه هنوز ادامه دارد و نتایج مهمتری را می توان انتظار داشت. این طرح در چند مرحله در حال انجام است. مرحله نخست زمینه سازی برای علنی سازی نامه بود. کروبی نامه خود را به مجمع تشخیص مصلحت ارسال می کند. با توجه به فشاری که بر هاشمی وجود داشت و روحیات هاشمی، امکان افشای نامه توسط او بسیار کم بود. ولی این حرکت بعدها از این جهت مورد استناد قرار میگیرد که کروبی در ابتدا به صورت محرمانه مجمع را در جریان گذاشته و از آنها در خواست پیگیری موضوع را نموده است. در قدم بعدی، در زمانی بسیار مناسب، و با ناامیدی از پیگیری مقامات، نامه علنی می شود. محور اصلی نامه تجاوز به زندانیان با تاکید بر زندانیان مرد، در بازداشتگاهها است. با آغاز موج رسانه ای، فتواهای مصباح یزدی در رابطه با جایز و حتی مستحب بودن تجاوز به زندانی در این موارد، افشا می شود و عملا جامعه مذهبی داخل و خارج از ایران را شدیدا درگیر ماجرا می کند. با این کار، نوک پیکان به سوی احمدی نژاد و باند مافیایی او می چرخد و تا حدودی رهبر را از ماجرا جدا می کند. این جدا سازی از دو جنبه مهم است. اولا به رهبر و جناح طرفدارش (که به نظر من از باند مافیایی طرفدار احمدی نژاد جدا هستند) امکان می دهد که تا حدی خود را کنار کشیده و مبرا کنند که این به عمیق شدن شکافی که بین این دو گروه ایجاد شده است کمک شایانی خواهد کرد. دوم با عدم دخالت رهبر در چنین موضوع مهمی، ولایت و مدیریت او به شدت زیر سوال خواهد رفت. طرفداران رهبر حق دارند بپرسند که چرا او در مسایل پیش پا افتاده ای مانند مساله کردان، مشایی یا قانون مطبوعات سریعا و صریحا وارد گود می شود ولی در رابطه با چنین فجایعی سکوت می کند. در واقع طرفداران رهبر وارد یک بازی باخت-باخت شده اند. از تبعات دیگر این نامه، ریزش شدید طرفداران احمدی نژاد در کشورهای مسلمان و عربی بوده است که تا امروز از پایگاههای قابل تکیه او در سیاست خارجی نام برده می شدند.
پس از افشا، با توجه به طبیعت کودتاچیان، انکار سریع و بدون دلیل و سپس تخریب شخصیت کروبی به صورت وسیع ولی بسیار ابتدایی و بدون فکرآغاز شد. ائمه جمعه و رسانه های وابسته به کودتاچیان که ضربه سهمگینی دریافت کردند، این روزها مانند بوکسوری که ضربه به گیجگاهش وارد شده باشد، مشتهای خود را بی هدف به اطراف پرتاب می کنند. با باز شدن گارد آنها و گافهای بسیاری که داده شد، کروبی خود را برای وارد کردن ضربه بعدی آماده کرد.
در این موضوع کودتاچیان نخست اثمه جمعه و نیروهای دسته دوم خود را وارد میدان کردند که با وارد شدن دیگر افراد برجسته جنبش آزادیخواهی و آیات عظام به بازی، عملا وزن نیروهای جنبش بسیار بالا رفت و کودتاچیان مجبور به هزینه کردن علی لاریجانی شدند. تکذیب عاجل و بدون استدلال او، شرایط را برای ضربه بعدی که درخواست تشکیل جلسه در بالاترین لایه های حکومت بود آماده کرد. با این درخواست، سناریوی نخ نمای ارجاع موضوع به قوه قضاییه یا قول به پیگیری در سطوح پایین حاکمیت، قابل استفاده نیست و مساله باید در بالاترین رده که بهانه ای برای عدم پیگیری ندارد مطرح شود. سرباز زدن از چنین درخواستی و اعمال فشار بر کروبی با بستن روزنامه اعتماد ملی و سکوت علی لاریجانی، به حق بودن ادعای کروبی و دست داشتن حکومت در جنایات مذکور را بر همگان روشن کرد.
به صورت خلاصه، در این حرکت، پیش از اعلام عمومی، زمینه چینی اولیه برای رسانه ای شدن انجام شد و سپس در زمانی مناسب ضربه نهایی وارد شد. کاملا مشخص است که سناریوهای قابل اجرا از قبل بررسی شده بودند و پاسخ مناسب برای هریک در نظر گرفته شده بود. حرکت به شکلی طراحی شده بود که علاوه بر بُعد اطلاع رسانی و افشاگری در داخل، رسانه های جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد و از این طریق به ریزشی عظیم در هواداران خارجی احمدی نژاد بیانجامد. در نهایت با تزریق انرژی مثبت به جنبش، کار را به وضعیت باخت-باخت برای طرفداران رهبر بکشد و طرفداران احمدی نژاد هم در آستانه جلسات رای اعتماد تمرکز خود را از دست بدهند.
اکنون به صراحت و بدونِ تعارف می گویم که جنبش آزادیخواهی مردم ایران دچار روزمره گی شده است. ما نیاز داریم که حرکاتی از این جنس (البته در ابعاد کوچکتر) طراحی و اجرا شود. باید ضربات پی در پی و با دقت وارد شوند تا کودتاچیان روز به روز گیجتر شوند تا هر چه زودتر به مرحله ناک اوت برسند. اگر نمی توانیم یک حرکت عظیم که در ابعاد مختلف دشمن را زمینگیر کند بیابیم، می توانیم چند عملیات موازی در جبهه های مختلف را اجرا کنیم.
در پست آتی به ارائه یک مجموعه عملیات موازی که می تواند در این مقطع زمانی تاثیرگذار باشد، خواهم پرداخت. البته این منوط به آن است که بدانیم عده ی قابل توجهی حاضر به همکاری خواهند بود. در این مجموعه عملیات، زمانبندی، پیگیری و ناامید نشدن شرط اول است. در صورت تمایل به همکاری، با یک کامنت ما را مطلع کنید و تا اعلام مجموعه راهکارها با مرور اتفاقات دو ماهه اخیر، خود به فکر ارائه راهکارهایی اساسی باشید. در صورت امکان مقاله های قبلی این وبلاگ را برای آمادگی ذهنی در مورد زمینه های مورد نظر مطالعه نمایید
...ادامه مطلب
در این داستان در بُعد افشاگری و اطلاع رسانی، کار جدیدی صورت نگرفت. تقریبا هر آنچه کروبی در نامه اش فاش کرد، قبلا و حتی به صورت گسترده منتشر شده بود. ولی چرا بازگویی یک خبر می تواند به یک زلزله تبدیل شود؟ دلایل ایجاد این موج رسانه ای از سه جنبه فرد افشا کنند و زمان افشا، و نقشه افشا قابل بررسی است.
کروبی صرف نظر از جایگاه خود در نظام، در تبلیغات و منتاظرات انتخاباتی بر یک ويژگی خود تاکید می ورزید: شفافیت و پاسخگویی در برابر مردم. حال پس از مدتی سکوت و سکون نسبی، به ناگاه وارد میدان می شود و به تایید اخبار ناگواری که فبلا در جامعه پخش شده است می پردازد. فرد افشاگر با تکیه بر صفتی که در جامعه جا افتاده است، به راحتی خبر را به اعماق جامعه تزریق می کند و حساسیت همگان را نسبت به این موضوع بر می انگیزد.
نکته دوم، زمان افشا است. باید توجه کرد که بیش از یک ماه از اخبار مربوط به تجاوز در زندانها می گذشت و کروبی هم به ظاهر نامه را ده روز پیش از علنی سازی به مجمع تشخیص مصلحت ارسال کرده بود. ولی خواسته یا ناخواسته، این تاخیر باعث شد که این نامه در بهترین زمان ممکن به رسانه ها کشیده شود. بعد از مراسم سوگند احمدای نژاد در مجلس، جنبش به انفعالی ترین حالت خود فرو رفته بود. نبض تولید خبر در دست کودتاچیان بود و از طرف جنبش فقط عکس العملهای احساسی در سطح رسانه ها به چشم می خود. متاسفانه دوستان ما در فضای مجازی و به خصوص در خارج از ایران به جای استفاده از پتانسیلهای اینترنت برای اطلاع رسانی، برنامه ریزی و تحلیل منطقی و بلند مدت، تنها به واکنشهای احساسی و لحظه ای روی آورده بودند. مطالبی با دیدگاه تحلیلی و یا ارائه راهکارهایی که پشت آن فکر عمیق دیده شود، اگر نگوییم هیچ، بسیار کم به چشم می خورد. در چنین زمانی که همه آزادیخواهوان منتظر یک حرکت فعال از طرف جنبش بودند، کروبی نامه خود را رو کرد. اینچنین بود که خبری تکراری، مانند سیلابی بر تشنگان جاری شد و در صدر اخبار مربوط به ایران در رسانه های جهان قرار گرفت.
این حرکت محدود به یک افشاگری ساده نبود. این حرکتِ حساب شده، در کوتاه مدتی وضعیت بازی را عوض کرد و کودتاچیان که به ظاهر در آرام سازی سطحی جامعه موفق شده بودند را با شوک عظیمی روبر ساخت. نکته جالب اینست که پیامدهای این نامه هنوز ادامه دارد و نتایج مهمتری را می توان انتظار داشت. این طرح در چند مرحله در حال انجام است. مرحله نخست زمینه سازی برای علنی سازی نامه بود. کروبی نامه خود را به مجمع تشخیص مصلحت ارسال می کند. با توجه به فشاری که بر هاشمی وجود داشت و روحیات هاشمی، امکان افشای نامه توسط او بسیار کم بود. ولی این حرکت بعدها از این جهت مورد استناد قرار میگیرد که کروبی در ابتدا به صورت محرمانه مجمع را در جریان گذاشته و از آنها در خواست پیگیری موضوع را نموده است. در قدم بعدی، در زمانی بسیار مناسب، و با ناامیدی از پیگیری مقامات، نامه علنی می شود. محور اصلی نامه تجاوز به زندانیان با تاکید بر زندانیان مرد، در بازداشتگاهها است. با آغاز موج رسانه ای، فتواهای مصباح یزدی در رابطه با جایز و حتی مستحب بودن تجاوز به زندانی در این موارد، افشا می شود و عملا جامعه مذهبی داخل و خارج از ایران را شدیدا درگیر ماجرا می کند. با این کار، نوک پیکان به سوی احمدی نژاد و باند مافیایی او می چرخد و تا حدودی رهبر را از ماجرا جدا می کند. این جدا سازی از دو جنبه مهم است. اولا به رهبر و جناح طرفدارش (که به نظر من از باند مافیایی طرفدار احمدی نژاد جدا هستند) امکان می دهد که تا حدی خود را کنار کشیده و مبرا کنند که این به عمیق شدن شکافی که بین این دو گروه ایجاد شده است کمک شایانی خواهد کرد. دوم با عدم دخالت رهبر در چنین موضوع مهمی، ولایت و مدیریت او به شدت زیر سوال خواهد رفت. طرفداران رهبر حق دارند بپرسند که چرا او در مسایل پیش پا افتاده ای مانند مساله کردان، مشایی یا قانون مطبوعات سریعا و صریحا وارد گود می شود ولی در رابطه با چنین فجایعی سکوت می کند. در واقع طرفداران رهبر وارد یک بازی باخت-باخت شده اند. از تبعات دیگر این نامه، ریزش شدید طرفداران احمدی نژاد در کشورهای مسلمان و عربی بوده است که تا امروز از پایگاههای قابل تکیه او در سیاست خارجی نام برده می شدند.
پس از افشا، با توجه به طبیعت کودتاچیان، انکار سریع و بدون دلیل و سپس تخریب شخصیت کروبی به صورت وسیع ولی بسیار ابتدایی و بدون فکرآغاز شد. ائمه جمعه و رسانه های وابسته به کودتاچیان که ضربه سهمگینی دریافت کردند، این روزها مانند بوکسوری که ضربه به گیجگاهش وارد شده باشد، مشتهای خود را بی هدف به اطراف پرتاب می کنند. با باز شدن گارد آنها و گافهای بسیاری که داده شد، کروبی خود را برای وارد کردن ضربه بعدی آماده کرد.
در این موضوع کودتاچیان نخست اثمه جمعه و نیروهای دسته دوم خود را وارد میدان کردند که با وارد شدن دیگر افراد برجسته جنبش آزادیخواهی و آیات عظام به بازی، عملا وزن نیروهای جنبش بسیار بالا رفت و کودتاچیان مجبور به هزینه کردن علی لاریجانی شدند. تکذیب عاجل و بدون استدلال او، شرایط را برای ضربه بعدی که درخواست تشکیل جلسه در بالاترین لایه های حکومت بود آماده کرد. با این درخواست، سناریوی نخ نمای ارجاع موضوع به قوه قضاییه یا قول به پیگیری در سطوح پایین حاکمیت، قابل استفاده نیست و مساله باید در بالاترین رده که بهانه ای برای عدم پیگیری ندارد مطرح شود. سرباز زدن از چنین درخواستی و اعمال فشار بر کروبی با بستن روزنامه اعتماد ملی و سکوت علی لاریجانی، به حق بودن ادعای کروبی و دست داشتن حکومت در جنایات مذکور را بر همگان روشن کرد.
به صورت خلاصه، در این حرکت، پیش از اعلام عمومی، زمینه چینی اولیه برای رسانه ای شدن انجام شد و سپس در زمانی مناسب ضربه نهایی وارد شد. کاملا مشخص است که سناریوهای قابل اجرا از قبل بررسی شده بودند و پاسخ مناسب برای هریک در نظر گرفته شده بود. حرکت به شکلی طراحی شده بود که علاوه بر بُعد اطلاع رسانی و افشاگری در داخل، رسانه های جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد و از این طریق به ریزشی عظیم در هواداران خارجی احمدی نژاد بیانجامد. در نهایت با تزریق انرژی مثبت به جنبش، کار را به وضعیت باخت-باخت برای طرفداران رهبر بکشد و طرفداران احمدی نژاد هم در آستانه جلسات رای اعتماد تمرکز خود را از دست بدهند.
اکنون به صراحت و بدونِ تعارف می گویم که جنبش آزادیخواهی مردم ایران دچار روزمره گی شده است. ما نیاز داریم که حرکاتی از این جنس (البته در ابعاد کوچکتر) طراحی و اجرا شود. باید ضربات پی در پی و با دقت وارد شوند تا کودتاچیان روز به روز گیجتر شوند تا هر چه زودتر به مرحله ناک اوت برسند. اگر نمی توانیم یک حرکت عظیم که در ابعاد مختلف دشمن را زمینگیر کند بیابیم، می توانیم چند عملیات موازی در جبهه های مختلف را اجرا کنیم.
در پست آتی به ارائه یک مجموعه عملیات موازی که می تواند در این مقطع زمانی تاثیرگذار باشد، خواهم پرداخت. البته این منوط به آن است که بدانیم عده ی قابل توجهی حاضر به همکاری خواهند بود. در این مجموعه عملیات، زمانبندی، پیگیری و ناامید نشدن شرط اول است. در صورت تمایل به همکاری، با یک کامنت ما را مطلع کنید و تا اعلام مجموعه راهکارها با مرور اتفاقات دو ماهه اخیر، خود به فکر ارائه راهکارهایی اساسی باشید. در صورت امکان مقاله های قبلی این وبلاگ را برای آمادگی ذهنی در مورد زمینه های مورد نظر مطالعه نمایید
Monday, August 17, 2009
گزارش یک تلاش؛ درسهایی که گرفتیم و برنامه ریزی مجدد برای موفقیت نهایی
بعد از کودتای 22 خرداد محور تمامی بحثهای جمع ما تحلیل اوضاع کنونی، پیدا کردن راه حل، و برنامه ریزی برای اجرای طرحها بود. حس می کردیم که جنبش به سمت روزمره گی پیش می رود و زمان آن رسیده است که حرکتهای اجتماعی تحلیل شوند و برنامه های بلند مدت و خلاقانه ای برای ادامه مبارزه در نظر گرفته شود. سعی می کردیم چکیده بحثها را به صورت منظم منتشر کنیم. گرچه در جذب مخاطب هنوز موفق نبوده ایم ولی رشد تعداد بازدیدکنندگان بسیار امیدوار کننده است. در این پست می خواهم درباره حرکتی که منجر به تولید کلیپ "اتحاد برای آزادی" (ترجمه شده به هفت زبان) شد، بنویسم. چگونه شروع شد، ما چه کردیم، چه انتظاری داشتیم، نتیجه چه شد و چه درسهایی می توان از این تلاش گرفت.
اولین بار "امید" (اسمی که درگروه خطابش می کردیم) ایده جالبی برای تحریک افکار عمومی در خارج از ایران ارائه کرد. در پستهای قبلی بارها از زنده نگهداشتن اخبار جنبش و ایجاد حساسیت در افکار عمومی جهان مطلب نوشته بودم. ایده خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسید: ساخت یک کلیپ بر اساس نمادها و الگوهایی که در خارج ار ایران موثر هستند، برای تعریف داستان کودتا و ایجاد موجی فراگیر برای حمایت خارجیان از جنبش آزادیخواهی مردم ایران. تا بحال کلیپهای زیادی ساخته شده بود. برای همین با این ایده مخالفت شد و بحث همانجا پایان گرفت. اما امید سمجتر از اینها بود که ایده اش را کنار بگذارد. چند روز بعد با یک سناریو و تعداری عکس و ویدیو، طرح خودش را مفصلتر شرح داد. اینبار با وجود انتقادات زیاد، همگی با طرح امید موافقت کردیم و برنامه ریزی کار شروع شد. کلیپ اولیه توسط امید و یکی دیگر از بچه ها آماده شد. هرکدام از ما بر اساس سناریوی اولیه، متن، عکس یا کلیپی که به موضوع نزدیک بود را جمع آوری کردیم و در جلسات گروه روی آنها بحث می کردیم. در کمتر از یک هفته، کلیپی که به نظر همه ما نهایی بود، آماده شد. متن فارسی و هماهنگی تصاویر با موزیک، به نظر ما، آن را بسیار تاثیر گذار کرده بود. ولی جامعه هدف این کلیپ خارج از ایران بود. پس باید به تعداد مناسبی از خارجیان نشان داده می شد و فیدبک آنها بررسی می شد. کلیپ را با بدبختی و اینترنت ذعالی ایران، بر روی رپیدشیر گذاشتیم و لینک را برای تعدادی از دوستانِ نزدیکمان در اروپا، آمریکا و کانادا ارسال کردیم. دوستان ما در خارج دو وظیفه داشتند: اول ترجمه متن به زبان کشوری که در آن بودند (البته ترجه سلیس و تاثیرگذار) و دوم گرفتن فیدبک از خارجیها. پس ارائه ویدویی که ترجمه متنها بر آنها بود، نسخه های ترجمه شده ارسال و بعد از یک هفته فیدبکها را دریافت کردیم. کلیپ نیاز به تغییرات اساسی داشت. تغییرات را اعمال کردیم و پروسه تکرار شد. در کل، حدود بیست نفر درگیر تولید این ویدیوها شدند تا آن را به هفت زبان فارسی، انگلیسی، اسپانایی، آلمانی، روسی، فرانسوی و ایتالیایی ترجمه کنیم.
بعد از دومین رفت و برگشت یک روز عصر مطلع شدیم که امید در خیابان دستگیر شده است. هنوز نمی دانستیم که به دلیل ساخت کلیپ است یا به صورت تصادفی دستگیر شده است. یکی از بچه ها به خانه امید رفت و از هارد کامپیوتر او بک آپ گرفت و باقی اطلاعات آن را از بین برد. چند روزی کل گروه در کما بود. دو تن از بچه ها به شهرستان رفتند و بقیه در تهران عملا مخفی بودیم. خود من حتی می ترسیدم ایمیل بزنم و دایم فکرهای بدی از بلاهایی که سرم خواهد آمد در ذهنم می چرخید. خوشبختانه آن روزها قضیه تجاوزها مطرح نشده بود و گرنه من از ترس و بازسازی ذهنی بلایی که بعد از دستگیری سرم می آید، سکته می کردم!
بعد از حدود ده روز با پیگیری خانواده امید فهمیدیم که او به دلیل شرکت در تجمع دستگیر شده و پرونده خاصی برایش تشکیل نشده است. خوشبختانه توسط گارد دستگیر شده یود و بعد از 3 روز نگهداری در شرایط خیلی بد در یک زندان موقتی (که نمی دانست کجا بوده است) به اوین منتقل شده بود و توانسته بود با خانواده اش تماس بگیرد.
فعالیت از سر گرفته شد. بعد از سومین رفت و برگشت، ویدیوها نهایی شدند و در روز 16 مرداد ویدیوی اتحاد برای آزادی که به هفت زبان ترجمه شده بود، بر یوتیوب قرارگرفت. در روز 17 مرداد متنها و لینک ویدیو ها در این وبلاگ قرار داده شد. روز 19 مرداد صبح زود در بالاترین قرار گرفت و ما ایملیهای مرتبط را ارسال کردیم. تمام مدت چشم از بالاترین بر نمی داشتیم. هر مثبتی که داده می شد به هم زنگ می زدیم و پیش بینی می کردیم که که لینک کِی به صفحه اول راه پیدا خواهد کرد.
لینکی که در بالاترین قرارداده شده بود متاسفانه خیلی زود از دید خارج شد و تنها 10 امتیاز بدست آورد. یک منفی هم داده شد که خیلی خیلی اعصاب ما را بهم ریخت. فشار روحی که از دستگیری امید به ما وارد شده بود، تلاش زیادی که کرده بودیم و توقع بالایی که داشتیم، ما را خیلی نا امید کرد. راستش اول کلی هم فحش به خودمان و ایرانیهای خارج از کشور دادیم. چند روزی دست از هر گونه فعالیتی کشیدیم. به خصوص از بالاترین کاملا متنفر (!) شده بودیم و در بحثها دایم از لزوم ایجاد یک رسانه اینترنتی قوی و حرفه ای صحبت می کردیم که بر اساس نیازهای جنبش طراحی شده باشد.
بعد از 3 روز آرامتر شدیم. ما ایرانهای معمولا عادت داریم که موقع شکست دنبال مقصری به جز خودمان هستیم. ما که ادعای دیدِ تحلیلی داشتیم هم به این دام افتاده بودیم ولی بعد از آرامتر شدن با بررسی مشکلات سعی در پیدا کردن اشتباهات و بر طرف کردن نقاط ضعف کردیم. امروز و پس از 4 روز از اعلام وسیع، ویدوی ها بیش از 1000 بازدید کننده داشته اند و نرخ بازدید امیدوار کننده به نظر نمی رسد. به جز این لینک، هیچ بحث دیگری در فضای اینترنت در این رابطه انجام نشد. ولی ما ناامید نیستیم. فکر می کنیم ایده اصلی درست بوده است و ویدیو هم تا حد زیادی برای رسیدن به آن هدف، مناسب طراحی شده است.
به نظر خودمان مشکل اصلیِ ما، زمان بندی اشتباه بود. اولا زمان ارسال لینک در بالاترین که به نظر ما مخاطبان زیادی در خارج کشور داشت، اشتباه بود. ما زمان را برای اروپا تنظیم کریدم ولی الان فکر می کنیم بچه های آمریکا فعالتر و تا حد زیادی راحتترهستند. شاید به این دلیل است که پیه نرفتن به ایران را به تن خود مالیده اند. دومین دلیلی که به ذهن ما رسید فصل تعطیلات در خارج از کشوربود. این باعث می شد که اگر هم ایمیلی ارسال می شد، خارجیهای کمتری آن را مشاهده کنند. تا بحال هیچ فیدبک و کامنتی نگرفته ایم که بدانیم به نظر مخاطبان ویدیوها چه اثری داشته اند. در حال حاضر برای ایجاد یک موج فراگیر دیگر برای توزیع گسترده ویدیوها برنامه ریزی می کنیم.
امروز که این مطلب را می نویسم، امید هنوز در زندان است اما با تلاشهای انجام شده به زودی آزاد خواهد شد. هدفم از نوشتن این مطلب، فقط ارائه یک گزارش از تلاشمان بود و بیان تجربیاتی که بدست آوردیم. امیدوارم که به دام گِله و غرزدن نیافتاده باشم. دوباره سعی خواهیم کرد که به صورت روزانه نظراتمان را منتشر کنیم. می خواهیم بدانید که به نظرات و همفکری شما نیازمندیم. اگر مطالب و رویکرد این وبلاگ را مفید ارزیابی می کنید، یا اگر پیشنهاد یا انتقادی به مطالب دارید آن را به ما منعکس کنید.
هنوز هم معتقدیم که باید همه ما در حد توان خود، به تحلیل شرایط و برنامه ریزی طولانی مدت روی آوریم:
- یافتن راهی موثر برای تحریک افکار عمومی و جهت دهی رسانه ای
- تعیین زمان فروکشِ انرژی اجتماعی و برنامه ریزی برای وارد کردن ضربات کاری که باعث ایجاد انرژی مجدد می شود
- راهکارهایی برای امیدوار نگهداشتن مردم و افزایش ریزش از جبهه کودتاچیان
و ...
...ادامه مطلب
اولین بار "امید" (اسمی که درگروه خطابش می کردیم) ایده جالبی برای تحریک افکار عمومی در خارج از ایران ارائه کرد. در پستهای قبلی بارها از زنده نگهداشتن اخبار جنبش و ایجاد حساسیت در افکار عمومی جهان مطلب نوشته بودم. ایده خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسید: ساخت یک کلیپ بر اساس نمادها و الگوهایی که در خارج ار ایران موثر هستند، برای تعریف داستان کودتا و ایجاد موجی فراگیر برای حمایت خارجیان از جنبش آزادیخواهی مردم ایران. تا بحال کلیپهای زیادی ساخته شده بود. برای همین با این ایده مخالفت شد و بحث همانجا پایان گرفت. اما امید سمجتر از اینها بود که ایده اش را کنار بگذارد. چند روز بعد با یک سناریو و تعداری عکس و ویدیو، طرح خودش را مفصلتر شرح داد. اینبار با وجود انتقادات زیاد، همگی با طرح امید موافقت کردیم و برنامه ریزی کار شروع شد. کلیپ اولیه توسط امید و یکی دیگر از بچه ها آماده شد. هرکدام از ما بر اساس سناریوی اولیه، متن، عکس یا کلیپی که به موضوع نزدیک بود را جمع آوری کردیم و در جلسات گروه روی آنها بحث می کردیم. در کمتر از یک هفته، کلیپی که به نظر همه ما نهایی بود، آماده شد. متن فارسی و هماهنگی تصاویر با موزیک، به نظر ما، آن را بسیار تاثیر گذار کرده بود. ولی جامعه هدف این کلیپ خارج از ایران بود. پس باید به تعداد مناسبی از خارجیان نشان داده می شد و فیدبک آنها بررسی می شد. کلیپ را با بدبختی و اینترنت ذعالی ایران، بر روی رپیدشیر گذاشتیم و لینک را برای تعدادی از دوستانِ نزدیکمان در اروپا، آمریکا و کانادا ارسال کردیم. دوستان ما در خارج دو وظیفه داشتند: اول ترجمه متن به زبان کشوری که در آن بودند (البته ترجه سلیس و تاثیرگذار) و دوم گرفتن فیدبک از خارجیها. پس ارائه ویدویی که ترجمه متنها بر آنها بود، نسخه های ترجمه شده ارسال و بعد از یک هفته فیدبکها را دریافت کردیم. کلیپ نیاز به تغییرات اساسی داشت. تغییرات را اعمال کردیم و پروسه تکرار شد. در کل، حدود بیست نفر درگیر تولید این ویدیوها شدند تا آن را به هفت زبان فارسی، انگلیسی، اسپانایی، آلمانی، روسی، فرانسوی و ایتالیایی ترجمه کنیم.
بعد از دومین رفت و برگشت یک روز عصر مطلع شدیم که امید در خیابان دستگیر شده است. هنوز نمی دانستیم که به دلیل ساخت کلیپ است یا به صورت تصادفی دستگیر شده است. یکی از بچه ها به خانه امید رفت و از هارد کامپیوتر او بک آپ گرفت و باقی اطلاعات آن را از بین برد. چند روزی کل گروه در کما بود. دو تن از بچه ها به شهرستان رفتند و بقیه در تهران عملا مخفی بودیم. خود من حتی می ترسیدم ایمیل بزنم و دایم فکرهای بدی از بلاهایی که سرم خواهد آمد در ذهنم می چرخید. خوشبختانه آن روزها قضیه تجاوزها مطرح نشده بود و گرنه من از ترس و بازسازی ذهنی بلایی که بعد از دستگیری سرم می آید، سکته می کردم!
بعد از حدود ده روز با پیگیری خانواده امید فهمیدیم که او به دلیل شرکت در تجمع دستگیر شده و پرونده خاصی برایش تشکیل نشده است. خوشبختانه توسط گارد دستگیر شده یود و بعد از 3 روز نگهداری در شرایط خیلی بد در یک زندان موقتی (که نمی دانست کجا بوده است) به اوین منتقل شده بود و توانسته بود با خانواده اش تماس بگیرد.
فعالیت از سر گرفته شد. بعد از سومین رفت و برگشت، ویدیوها نهایی شدند و در روز 16 مرداد ویدیوی اتحاد برای آزادی که به هفت زبان ترجمه شده بود، بر یوتیوب قرارگرفت. در روز 17 مرداد متنها و لینک ویدیو ها در این وبلاگ قرار داده شد. روز 19 مرداد صبح زود در بالاترین قرار گرفت و ما ایملیهای مرتبط را ارسال کردیم. تمام مدت چشم از بالاترین بر نمی داشتیم. هر مثبتی که داده می شد به هم زنگ می زدیم و پیش بینی می کردیم که که لینک کِی به صفحه اول راه پیدا خواهد کرد.
لینکی که در بالاترین قرارداده شده بود متاسفانه خیلی زود از دید خارج شد و تنها 10 امتیاز بدست آورد. یک منفی هم داده شد که خیلی خیلی اعصاب ما را بهم ریخت. فشار روحی که از دستگیری امید به ما وارد شده بود، تلاش زیادی که کرده بودیم و توقع بالایی که داشتیم، ما را خیلی نا امید کرد. راستش اول کلی هم فحش به خودمان و ایرانیهای خارج از کشور دادیم. چند روزی دست از هر گونه فعالیتی کشیدیم. به خصوص از بالاترین کاملا متنفر (!) شده بودیم و در بحثها دایم از لزوم ایجاد یک رسانه اینترنتی قوی و حرفه ای صحبت می کردیم که بر اساس نیازهای جنبش طراحی شده باشد.
بعد از 3 روز آرامتر شدیم. ما ایرانهای معمولا عادت داریم که موقع شکست دنبال مقصری به جز خودمان هستیم. ما که ادعای دیدِ تحلیلی داشتیم هم به این دام افتاده بودیم ولی بعد از آرامتر شدن با بررسی مشکلات سعی در پیدا کردن اشتباهات و بر طرف کردن نقاط ضعف کردیم. امروز و پس از 4 روز از اعلام وسیع، ویدوی ها بیش از 1000 بازدید کننده داشته اند و نرخ بازدید امیدوار کننده به نظر نمی رسد. به جز این لینک، هیچ بحث دیگری در فضای اینترنت در این رابطه انجام نشد. ولی ما ناامید نیستیم. فکر می کنیم ایده اصلی درست بوده است و ویدیو هم تا حد زیادی برای رسیدن به آن هدف، مناسب طراحی شده است.
به نظر خودمان مشکل اصلیِ ما، زمان بندی اشتباه بود. اولا زمان ارسال لینک در بالاترین که به نظر ما مخاطبان زیادی در خارج کشور داشت، اشتباه بود. ما زمان را برای اروپا تنظیم کریدم ولی الان فکر می کنیم بچه های آمریکا فعالتر و تا حد زیادی راحتترهستند. شاید به این دلیل است که پیه نرفتن به ایران را به تن خود مالیده اند. دومین دلیلی که به ذهن ما رسید فصل تعطیلات در خارج از کشوربود. این باعث می شد که اگر هم ایمیلی ارسال می شد، خارجیهای کمتری آن را مشاهده کنند. تا بحال هیچ فیدبک و کامنتی نگرفته ایم که بدانیم به نظر مخاطبان ویدیوها چه اثری داشته اند. در حال حاضر برای ایجاد یک موج فراگیر دیگر برای توزیع گسترده ویدیوها برنامه ریزی می کنیم.
امروز که این مطلب را می نویسم، امید هنوز در زندان است اما با تلاشهای انجام شده به زودی آزاد خواهد شد. هدفم از نوشتن این مطلب، فقط ارائه یک گزارش از تلاشمان بود و بیان تجربیاتی که بدست آوردیم. امیدوارم که به دام گِله و غرزدن نیافتاده باشم. دوباره سعی خواهیم کرد که به صورت روزانه نظراتمان را منتشر کنیم. می خواهیم بدانید که به نظرات و همفکری شما نیازمندیم. اگر مطالب و رویکرد این وبلاگ را مفید ارزیابی می کنید، یا اگر پیشنهاد یا انتقادی به مطالب دارید آن را به ما منعکس کنید.
هنوز هم معتقدیم که باید همه ما در حد توان خود، به تحلیل شرایط و برنامه ریزی طولانی مدت روی آوریم:
- یافتن راهی موثر برای تحریک افکار عمومی و جهت دهی رسانه ای
- تعیین زمان فروکشِ انرژی اجتماعی و برنامه ریزی برای وارد کردن ضربات کاری که باعث ایجاد انرژی مجدد می شود
- راهکارهایی برای امیدوار نگهداشتن مردم و افزایش ریزش از جبهه کودتاچیان
و ...
Saturday, August 8, 2009
هدف:شکستن رکورد بازدید در یوتیوب
موزیک ویدیوی تاثیر گذار "اتحاد برای آزادی" که فعلا به هفت زبان ترجمه شده است. فکر می کنم این موزیک ویدیو قابلیت بالایی برای انتشار وسیع و رسانه ای شدن دارد. با هدف شکستن رکورد بازدید در یوتیوب، متن زیر را به هر طریق که می توانید برای همه دوستان خود ارسال کنید. لطفا با رعایت نکات پیشنهادی زیر، امکانِ دیده شدن ویدیوها را بیشتر کنید.
1. متن را در وبلاگ خود قرار دهید
2. در سایتهای بالاترین، فیس بوک، دیگ، ... مطلب را لینک کنید و اگر قبلا لینک شده بود، به آن امتیاز دهید
3. حداقل به 10 نفر از دوستان خود، به خصوص خارجیها، متن را ارسال و از دیده شدن ویدیوها توسط آنها اطمینان حاصل کنید
4. برای کم شدن احتمال دیده نشدن پیامتان، اطلاع رسانی گسترده را تا آخر شهریور ماه (اواسط سپتامبر)، حداقل 3 مرتبه انجام دهید
4. برای بالا رفتن اولیه تعداد بازدیدها، از آی.پی های مختلف ویدیوها را بازدید کنید
5. به صورت تصادفی ویدیوهای ترجمه شده به زبانهای دیگر را هم بازدید کنید
6. ساعت و روز مناسبی را برای ارسال پیام انتخاب کنید
7. هر فرد که امکان ارسالِ پیام به او وجود دارد می تواند به گسترش پیام کمک کند، کسی را از قلم نیاندازید
8. ارسال پیام به افراد یا رسانه های معروف بسیار مهم است
9. ارسال پیام به صورت کامنت در وبلاگها می تواند یک راه برای بیشتر دیده شدن پیام باشد
10. خسته و نا امید نشوید، ما قدرت رسانه ای خود را بار دیگر اثبات خواهیم کرد.
متن کامل موزیک ویدیو به زبانهای مختلف را می توانید اینجا بخوانید. به ترجمه عربی، چینی و پرتغالی نیاز داریم
United for freedom!1. متن را در وبلاگ خود قرار دهید
2. در سایتهای بالاترین، فیس بوک، دیگ، ... مطلب را لینک کنید و اگر قبلا لینک شده بود، به آن امتیاز دهید
3. حداقل به 10 نفر از دوستان خود، به خصوص خارجیها، متن را ارسال و از دیده شدن ویدیوها توسط آنها اطمینان حاصل کنید
4. برای کم شدن احتمال دیده نشدن پیامتان، اطلاع رسانی گسترده را تا آخر شهریور ماه (اواسط سپتامبر)، حداقل 3 مرتبه انجام دهید
4. برای بالا رفتن اولیه تعداد بازدیدها، از آی.پی های مختلف ویدیوها را بازدید کنید
5. به صورت تصادفی ویدیوهای ترجمه شده به زبانهای دیگر را هم بازدید کنید
6. ساعت و روز مناسبی را برای ارسال پیام انتخاب کنید
7. هر فرد که امکان ارسالِ پیام به او وجود دارد می تواند به گسترش پیام کمک کند، کسی را از قلم نیاندازید
8. ارسال پیام به افراد یا رسانه های معروف بسیار مهم است
9. ارسال پیام به صورت کامنت در وبلاگها می تواند یک راه برای بیشتر دیده شدن پیام باشد
10. خسته و نا امید نشوید، ما قدرت رسانه ای خود را بار دیگر اثبات خواهیم کرد.
هر ایرانی یک رسانه
متن کامل موزیک ویدیو به زبانهای مختلف را می توانید اینجا بخوانید. به ترجمه عربی، چینی و پرتغالی نیاز داریم
Target: 125 million views on youtube, a new record!
(Please , distribute the message)
United for Freedom (English version) : http://www.youtube.com/watch?v=A7XJ4D7nPAw
Unidos por la Libertad (Versión en español) : http://www.youtube.com/watch?v=rF4lOdriaeY
United für die Freiheit (Deutsch Version) : http://www.youtube.com/watch?v=BIFGGwNtu7A
Unis pour la Liberté (Version française) : http://www.youtube.com/watch?v=J0eAZ61iNug
Uniti per la Liberà (Versione italiano) : http://www.youtube.com/watch?v=TMzddS8Fwrk
Соединенные на свободу (Русская версия) : http://www.youtube.com/watch?v=qrdxELO8ZQk
نسخه فارسی) اتحاد برای آزادی) : http://www.youtube.com/watch?v=wTmkFdzuRuw ...ادامه مطلب
Friday, August 7, 2009
ضربه ای کاری برای جهت دهی به افکار عمومی
دوستان ما در ایران کار بزرگی انجام دادند و یک موزیک ویدیوی فوق العاده تاثیر گذار را ساخته اند. علاوه بر آن، این موزیک ویدیو به هفت زبان هم ترجمه شده است. لطفا با پخش آن از طریق وبلاگ، فیس بوک، ایمیل، چت، و یا هر ابزار دیگری که به نظرتان می رسد، به ایجاد یک موج قوی برای جهت دهی به افکار عمومی دنیا کمک کنید. تحلیل تاثیرگذاری این موضوع قبلا در پستی با عنوان "راهکارهایی برای خنثی سازی مراسم تحلیف و بیدادگاه: بخش اول جهت دهی افکار عمومی در سطح جهان" ارائه شده بود.
English version
http://www.youtube.com/watch?v=A7XJ4D7nPAw
1. June 12th, 2009, Iran, the 10th presidential election
2. Majority of Iranian people came to say “NO” to him [Ahmadinejad]
3. To revive human rights and freedom of speech
4. To rescue the deplorable economy situation
5. To restore international trust
6. We knew, that he and his allies are power greedy liars and that if they remain in power, they would lead to irreparable catastrophes in Iran and all over the world
7. We do not want the History condemn us for being silent against this dictatorship
8. Millions of Iranian went to the polls in hope to vote them out and put them aside legally
9. But they closed this door by an unbelievable fraud which is proven to everyone
10. From that moment, a widespread nonviolent movement started which was replied by bullet and violence
11. Many people were killed; many others are in prison under barbaric tortures
12. Despite unbelievable violence from the dictator and his alleys, Iranian people were firm to their aim which was shunned of realization for his ominous ambitions, yet they continued the battle with extraordinary braveness
13. During past weeks, freedom believers all around the world, have supported Iranian people and have expressed their sympathy. They never let us alone
14. We sincerely thank you all
15. We thank that you understand that this problem is a threat to the world and is not limited to the borders of Iran
16. The struggle is continuing and there are steps left until complete removal of the risk
17. Unite, to avoid irreparable catastrophes, before being too late
18. We need you, your support, and your creativity
Versione italiano
http://www.youtube.com/watch?v=TMzddS8Fwrk
1. 12 giugno 2009, Iran, decime elezioni presidenziali
2. La maggioranza del popolo iraniano è andata per dire "NO" a lui [Ahmadinejad]
3. Per rilanciare i diritti umani e la libertà di parola
4. Per salvare la deplorevole situazione economica
5. Per ripristinare la fiducia internazionale
6. Sapevamo che lui e i suoi alleati sono bugiardi avidi di potere e che, restando al potere, porterebbero a catastrofi irreparabili in Iran e in tutto il mondo
7. Non vogliamo che la storia ci condanni perché siamo stati silenziosi contro questa dittatura
8. Milioni di iraniani sono andati alle urne nella speranza di cacciarli e metterli da parte giuridicamente
9. Ma loro hanno chiuso questa possibilità con un’incredibile frode che è evidente a tutti
10. Da quel momento, è cominciato un diffuso movimento non violento che è stato controbattuto con i proiettili e la violenza
11. Molte persone sono state uccise; molte altre sono in carcere, sotto barbare torture
12. Nonostante le incredibili violenze da parte del dittatore e dei suoi alleati, il popolo iraniano è stato risoluto nel suo scopo, che è stato annientato nella sua realizzazione dalle sinistre ambizioni del dittatore. Nonostante questo il popolo iraniano ha continuato la battaglia con straordinario coraggio
13. Durante la settimana passata, persone di tutto il mondo che credono nella libertà hanno sostenuto il popolo iraniano e hanno manifestato il loro sostegno. Essi non ci hanno mai abbandonato
14. Ringraziamo sinceramente tutti voi
15. Vi ringraziamo perché capite che questo problema è una minaccia per il mondo e non è limitato ai confini dell’Iran
16. La lotta sta continuando e ci sono ancora passi da fare per scongiurare completamente il rischio
17. Uniti, al fine di evitare irreparabili catastrofi, prima che sia troppo tardi
18. Abbiamo bisogno di voi, del vostro sostegno, e della vostra creatività
نسخه فارسی
http://www.youtube.com/watch?v=wTmkFdzuRuw 22 خرداد سال 1388، ایران، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
2. اکثریت مردم ایران آمده بودند تا به او نه بگویند3. عده ای برای احیای آزادی بیان و حقوق بشر
4. عده ای برای نجات از وضعیت اسفناک اقتصادی
5. عده ای برای بازگرداندن اعمتماد جهانی
6. ما می دانستیم او و حامیانش، دروغگویانِ قدرت طلبی هستند که ادامه حضور آنها در قدرت، به فجایعی جبران ناپذیر در ایران و سطح جهان منتهی خواهد شد
7. ما نمی خواستیم فردا، تاریخ ما را محکوم به سکوت در برابر دیوانگان قدرت کند
8. با حضور میلیونی و امیدوارانه به پای صندوقهای رای رفتیم تا از طریق قانونی آنها را کنار بگذاریم
9. اما آنها با تقلبی گسترده که امروزه بر همگان ثابت شده است، این راه را بر ما بستند
10. از فردای آن روز، مردم ایران مبارزه مسالمت امیز گسترده ای را آغاز کردند که با خشونت و گلوله پاسخ داده شد
11. بسیاری کشته شدند، بسیاری در زندانها زیر شکنجه های شدید قرار دارند
12. ولی مردم ایران با وجود خشونت خارج از تصوری که بر علیه آنها به کار گرفته شده است، به هدف خود که جلوگیری از تحقق آرزوهای شوم آنهاست، راسخ هستند و با شجاعتی کم نظیر به مبارزه ادامه می دهند
13. در این مدت مردم آزادیخواه جهان به حمایت و ابراز همدردی با مردم ایران برخاستند و ما را تنها نگذاشتند
14. از همه شما صمیمانه تشکر می کنیم
15. از اینکه درک می کنید که این مساله محدود به مرزهای ایران نیست و یک خطر جهانی را به دنبال دارد، تشکر می کنیم
16. مبارزه ما هنوز ادامه دارد و تا رفع کامل خطر هنوز قدمهایی باقیست
17. برای جلوگیری از فجایع جبران ناپذیر، پیش از آنکه خیلی دیر شود، با هم متحد شویم
18. به شما، حمایت شما و خلاقیت شما در این مبارزه نیازمندیم
Русская версия
http://www.youtube.com/watch?v=qrdxELO8ZQk
1. 12 Июня 2009 года в Иране прошли 10-е выборы президента
2. Большинство иранцев пришло сказать ему (Ахмадинежаду) "НЕТ"
3. Чтобы восстановить права человека и свободу слова
4. Чтобы спасти находящуюся в плачевном состоянии экономику страны
5. Чтобы вернуть международное доверие
6. Мы знали, что он и его союзники - это жаждущие власти лжецы, и что если они останутся у власти, то это несомненно приведет к непоправимым катастрофам как в Иране, так и во всём мире.
7. Мы не хотим быть виновными перед историей за своё молчаливое согласие с его диктатурой
8. Миллионы иранцев пошли на избирательные участки, чтобы сместить Ахмадинежада и его приспешников законным образом
9. Но они лишили нас этого шанса, произведя чудовищную подтасовку, о которой стало известно всем
10. С того момента началось масштабное ненасильственное движение, которое было встречено пулями и насилием
11. Было убито множество людей; ещё многие подвергаются жестоким пыткам в тюрьмах
12. Но несмотря на немыслимое насилие со стороны диктатора и его приспешников, народ Ирана привержен своей цели, и хотя её приходилось скрывать из-за зловещих замыслов властей, иранцы продолжали биться с невероятной отвагой.
13. оследние несколько недель борцы за свободу во всём мире поддерживали народ Ирана и выражали сочуствие. Они никогда нас не оставляли
14. Мы всех вас искренне благодарим
15. Мы благодарим вас за то, что вы понимаете, насколько ужасающа эта угроза миру и что она не ограничена Ираном
16. Борьба продолжается и чтобы полностью избавиться от риска этой угрозы, нужно ещё сделать много шагов
17. Объединяйтесь, чтобы предотвратить непоправивые катастрофы, пока не поздно
18. Мы нуждаемся в вас, вашей поддержке и изобретательности
Version française
http://www.youtube.com/watch?v=J0eAZ61iNug
1. 12 Juin 2009, l'Iran, dixième élection présidentielle
2. La majorité de la population iranienne s'est rendue aux urnes pour lui dire "NON" [à Ahmadinejad]
3. Pour relancer les droits de l'homme et la liberté d'expression
4. Pour sauver la situation économique déplorable
5. Pour restaurer la confiance internationale
6. Nous savions que lui et ses alliés sont des menteurs avides de pouvoir. S’il reste au pouvoir, cela conduirait à des catastrophes irréparables en Iran et dans le monde
7. Nous ne voulons pas que l'histoire nous condamne parce que nous avons été muets contre cette dictature
8. Des millions d'Iraniens se sont rendus aux urnes dans l'espoir de le chasser et de l’écarter démocratiquement.
9. Mais ils ont écarté cette possibilité par une incroyable fraude, évidente pour tous
10. Depuis ce jour, a commencé un vaste mouvement non-violent qui a été contré par les balles et la violence
11. Beaucoup de personnes ont été tuées et de nombreuses autres sont en prison souffrant de tortures barbares
12. En dépit de l'incroyable violence de la part du dictateur et de ses alliés, le peuple iranien est résolu à poursuivre son objectif, qui a été détruit dans sa mise en œuvre par les sinistres ambitions du dictateur. Le peuple iranien continue sa bataille avec un courage extraordinaire
13. Au cours de la dernière semaine, des gens du monde entier qui croient en la liberté ont exprimé leur soutien pour le peuple iranien. Ils ne nous ont jamais quitté
14. Nous remercions sincèrement chacun d'entre vous
15. Nous vous remercions parce que vous comprenez que ce problème est une menace pour le monde et ne se limite pas aux frontières de l'Iran
16. La lutte se poursuit et il y a encore des mesures à prendre afin d’éliminer complètement le risque
17. Unissons-nous avant qu'il ne soit trop tard, afin d'éviter des catastrophes irréparables
18. Nous avons besoin de vous, votre soutien et votre créativité
Versión en español
http://www.youtube.com/watch?v=rF4lOdriaeY
1. 12 de Junio de 2009, Irán, décimo elecciones presidenciales
2. La mayoría de los iraníes fue a la gente decir "NO" a él [Ahmadinejad]
3. Para impulsar los derechos humanos y la libertad de expresión
4. Para guardar la situación deplorable de la económica
5. Para restaurar la confianza internacional
6. Sabíamos que él y sus aliados son mentirosos y ávidos de poder que sigue en el poder, daría lugar a desastres irreparables en Irán y en todo el mundo
7. No queremos que la historia condenará a nosotros, porque hemos estado en contra de esta dictadura silenciosa
8. Millones de iraníes acudieron a las urnas con la esperanza de la caza y ponerlos por legalmente
9. Pero han cerrado esta instalación con un fraude increíble que es evidente para todos
10. Desde entonces, se inició un amplio movimiento no violento que ha sido contraproducente con las balas y la violencia
11. Muchas personas han sido asesinadas y muchas otras están en prisión, bajo la tortura bárbara
12. A pesar de la violencia increíble de la dictadura y sus aliados, el pueblo iraní ha sido firme en su propósito, que fue destruido en su aplicación por el siniestro ambiciones del dictador. A pesar de ello, el pueblo iraní continuó la batalla con extraordinario coraje
13. Durante la semana pasada, personas de todo el mundo que creen en la libertad han apoyado al pueblo iraní y expresaron su apoyo. Nunca vamos a solas.
14. Sinceramente las gracias a todos ustedes
15. Gracias porque usted entiende que este problema es una amenaza para el mundo y no se limita a las fronteras de Irán
16. La lucha continúa y todavía hay pasos que deben adoptarse para evitar totalmente el riesgo
17. Unir, con el fin de evitar los desastres irreparables, antes de que sea demasiado tarde
18. Les necesitamos a ustedes, su apoyo, y su creatividad
Deutsch Version
http://www.youtube.com/watch?v=BIFGGwNtu7A
1. Der 12. Juni 2009, Iran, die 10. Präsidentschaftswahlen
2. Die Mehrheit der iranischen Bevölkerung sagt "NEIN" zu ihm [Ahmadinejad]
3. Zur Wiederbelebung der Menschenrechte und der Freiheit der Rede
4. Zur Rettung der beklagenswerten Situation der Wirtschaft
5. Zur Wiederherstellung des internationalen Vertrauens
6. Wir wussten, dass er und seine Verbündeten m achtgierige Lügner sind und dass sie, wenn sie weiterhin an der Macht bleiben, eine irreparable Katastrophe im Iran und in der ganzen Welt verursachen
7. Wir wollen nicht dass die Geschichte uns verurteilt weil wir gegenueber dieser Diktatur geschwiegen haben.
8. Millionen von Iranern gingen zu den Urnen, in der Hoffnung sie zu ueberstimmen und sie rechtlich beiseite zu bringen
9. Aber sie haben uns die Moeglichkeit genommen; durch einen unglaublichen Betrug, offensichtlich fuer jedermann
10. Von diesem Moment an, startete eine weit verbreitete gewaltfreie Bewegung, die mit Gewalt beantwortet wurde
11. Viele Menschen wurden getötet, viele andere sind im Gefängnis unter grausamen Qualen
12. Trotz der unglaublichen Gewalt des Diktators und seiner Verbuendeten, blieb das iranische Volk seinem Ziel treu und kaempft mit grosser Tapferkeit weiter.
13. Während der vergangenen Wochen, haben Menschen auf der ganzen Welt die an die Freiheit glauben, das iranische Volk unterstuetzt. Sie lassen uns nicht allein.
14. Wir danken Ihnen allen
15. Wir danken, dass Sie verstehen, dass dieses Problem eine Bedrohung für die ganze Welt ist und sich nicht auf die Grenzen des Iran beschraenkt.
16. Der Kampf geht weiter, und es sind noch Schritte zu tun bis zur vollständigen Beseitigung der Gefahr
17. Vereinigt euch, um eine irreparable Katastrophe zu vermeiden, bevor es zu spät ist
18. Wir brauchen Euch, Eure Unterstützung und Kreativität
...ادامه مطلب
Wednesday, August 5, 2009
کارِ کودتاچیان تمام است، چون ما کمتر جک می سازیم
با بررسی تاریخ معاصر ایران، به خصوص بعد از انقلاب مشروطه، در می یابیم که مردم ایران هرگاه در مقابل مشکلی قرار گرفته اند که حل آن را در عهده خود ندیده اند، برای تخلیه روانی خود به طنز، هجو و جوک سازی روی آورده اند. از تسلیم شدن در مقابل مغولان که منجر به ظهور آثار ادبی طنز درخشان مانند کلیات عبید شد، تا آثار طنز بجای مانده از زمان محمد علی شاه (برای نمونه آثار دهخدا) در گذشته ی دورتر و از شکوفایی طنز در اوج استبداد پهلوی (توفیق)، تا دوران خفقان پس از جنگ با عراق (گل آقا)، همه تایید کننده این الگو هستند.
با پیشرفت تکنولوژی، این واکنشهای اجتماعی به پخش انفجاری پیامکهای طنز در رابطه با موضوعات اجتماعی نمود پیدا کرده است. در چهار ساله اخیر به خصوص، مردم ایران به جای مبارزه رودرو و عملی، با بمباران طنز و هجو در رابطه با دولت نهم ، خود را تخلیه روانی می کردند.
به عکس، هر گاه که مردم ایران ابزار عملی مبارزه و انگیزه کافی برای آن را پیدا کرده اند، با فروکش شدید آثار طنز در جامعه روبرو بوده ایم. انقلاب سال 57، دوره مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت و انقلاب مشروطه از نمونه های چنین رویدادی هستند. در واقع می توان گفت که آن هنگام که مردم ایران در رابطه با یک معضل به صورت گسترده و همگانی، به جای عمل به طنز روی می آورند، معضل مربوطه را به دست زمان سپرده و سعی در تحمل آن می کنند. در چنین حالتی در طول تاریخ، هیچگاه مشکل مردم حل نشده است.
در مقابل، هر زمان که حجم طنزپردازی فروکش کرده است، حرکتهای سیل آسایی در سطح جامعه دیده شده که همگی به نتیجه دلخواه دست یافته اند. در واقع حجم تولید جوک و هجو را می توانیم به عنوان یک شاخصِ مطمئن برای پیش بینی نتیجه یک حرکت اجتماعی در نظر بگیریم.
با مرور چند ماه گذشته در می یابیم که حجم تولید و توزیع جوک و مطالب هجو به شدت کاهش یافته است (مقایسه کنید با مساله کردان یا روزهای قبل از انتخابات). در نتیجه با توجه به الگوی اجتماعی ایران، امید به پیروزی جنبش آزادیخواهی ایران بسیار زیاد است.
مردم ایران هدف، ابزار و انگیزه مبارزه را یافته اند و عملا و با تمام وجود وارد کارزار شده اند. این نویدی است برای پیروزی نهایی جنبش آزادیخواهی مردم ایران.
یه امید هر چه نزدیکتر شدن آن روز
پی نوشت. مطلب فوق در نفی تاثیر مثبت طنز در مبارزات اجتماعی نبوده و تنها به بیانِ تغییر یک رفتار اجتماعی در سطح کلان و پیش بینی بر اساس الگوهای تاریخی مشابه می پردازد
...ادامه مطلب
با پیشرفت تکنولوژی، این واکنشهای اجتماعی به پخش انفجاری پیامکهای طنز در رابطه با موضوعات اجتماعی نمود پیدا کرده است. در چهار ساله اخیر به خصوص، مردم ایران به جای مبارزه رودرو و عملی، با بمباران طنز و هجو در رابطه با دولت نهم ، خود را تخلیه روانی می کردند.
به عکس، هر گاه که مردم ایران ابزار عملی مبارزه و انگیزه کافی برای آن را پیدا کرده اند، با فروکش شدید آثار طنز در جامعه روبرو بوده ایم. انقلاب سال 57، دوره مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت و انقلاب مشروطه از نمونه های چنین رویدادی هستند. در واقع می توان گفت که آن هنگام که مردم ایران در رابطه با یک معضل به صورت گسترده و همگانی، به جای عمل به طنز روی می آورند، معضل مربوطه را به دست زمان سپرده و سعی در تحمل آن می کنند. در چنین حالتی در طول تاریخ، هیچگاه مشکل مردم حل نشده است.
در مقابل، هر زمان که حجم طنزپردازی فروکش کرده است، حرکتهای سیل آسایی در سطح جامعه دیده شده که همگی به نتیجه دلخواه دست یافته اند. در واقع حجم تولید جوک و هجو را می توانیم به عنوان یک شاخصِ مطمئن برای پیش بینی نتیجه یک حرکت اجتماعی در نظر بگیریم.
با مرور چند ماه گذشته در می یابیم که حجم تولید و توزیع جوک و مطالب هجو به شدت کاهش یافته است (مقایسه کنید با مساله کردان یا روزهای قبل از انتخابات). در نتیجه با توجه به الگوی اجتماعی ایران، امید به پیروزی جنبش آزادیخواهی ایران بسیار زیاد است.
مردم ایران هدف، ابزار و انگیزه مبارزه را یافته اند و عملا و با تمام وجود وارد کارزار شده اند. این نویدی است برای پیروزی نهایی جنبش آزادیخواهی مردم ایران.
یه امید هر چه نزدیکتر شدن آن روز
پی نوشت. مطلب فوق در نفی تاثیر مثبت طنز در مبارزات اجتماعی نبوده و تنها به بیانِ تغییر یک رفتار اجتماعی در سطح کلان و پیش بینی بر اساس الگوهای تاریخی مشابه می پردازد
Sunday, August 2, 2009
راهکارهایی برای خنثی سازی مراسم تحلیف و بیدادگاه: بخش دوم ضربه ای کاری به نمایندگان مجلس
در مطلبی با عنوان اعتراف گیری و مراسم تحلیف؛ لزوم ایجاد یک موج خبری وسیع در مورد لزوم ایجاد فوری یک موج انرژی دهنده برای جنبش صحبت شد و به عنوان اولین راهکار، اماده سازی و تحریک افکار عمومی در خارج از کشور را پیشنهاد کردم. در ادامه راهکارهای عملی ایجاد چنین موجی، در این پست به ارائه پیشنهادی برای ضربه زدن به یکی از نقاط ضعف کودتاچیان، یعنی نمایندگان مجلس و مقامات محلی می پردازم.
مجلس شورای اسلامی با نمایندگان سودجو و ترسویی پر شده است که به هیچ وجه به قسم نمایندگی و قانونی خود پایبند نبوده اند. حداقل صد نماینده مجلس کاملا در جهت منافع احمدی نژاد (و حتی نه رهبری و جناح راست سنتی) حرکت می کنند. این واقعیت براساس رفتار نمایندگان در مواردی مانند استیضاح کردان، رای اعتماد به محصولی، وقایع بعد از کودتا و به صورت واضح در مناقشه مشائی قابل ردیابی است. از این دسته نمایندگان می توان به رسائی نماینده تهران و شجاعی کیاسر نماینده ساری اشاره کرد که در موارد مختلف برای احمدی نژاد دم تکان می دهند و حنجره پاره می کنند و حتی در مورد مساله مشائی هم طرف او را گرفتند.
علاوه بر نمایندگان خود فروخته مجلس، گروهی از مقامات محلی هم به همین شیوه و برای سودجویی در ضف کودتاچیان قرار دارند. نکته قابل توجه در این رابطه اینست که اغلب اینان، افرادی سودجو و بی پشتوانه هستند. در چنین حرکتهای اجتماعی عظیمی، این قشر ضعیفترین نقطه برای حمله می باشند. چون سردمداران قدرت، در اولین اقدام، اینان را قربانی خواهند کرد و خود آنها هم از ضعف عقبه خود باخبر هستند. با توجه به این نکته و همچنین روحیه سودجو و خیانکار این قشر، وارد شدن یک ضربه کاری به آنها، باعث عدم همکاری و ریزش این قشر از اطراف کودتاچیان خواهد شد.
برای این منظور لازم است که به صورت محلی، اعمال، سخنان و جهت گیری های نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار گیرد و سپس نمایندگان هر شهر و منطقه با اعلام آگاهی جنبش به صورت مستند نسبت پرونده آنها، به تهدید به افشای خیانتشان و رای نیاوردن در دوره بعدی مجلس شوند. این امر می تواند با ایجاد وبلاگها و سایتهایی برای همفکری و جمع آوری مستندات در رابطه با نمایندگان مجلس و دیگر مقامات شهری و استانی انجام شود.
شاید انتقاد شود که نمایندگان از بابت رای آوردن در دوره بعدی به دلیل خوش خدمتی های کنونی، مطمئن هستند. این مطلب تا حدی درست است اما یادآوری می کنم که طرفداران کودتا در سالیان اخیر، مهره های دردسر ساز و سوخته خود را به راحتی کنار گذاشته اند. گسترده شدن اعتراضات به صورت محلی و با هدفِ مشترک محلی، علاوه بر متحد سازی مردم شهرستانها حول یک محور، جمع آوری اطلاعات لازم برای دادگاههای آینده، امکان کنار گذاشته شدن و قربانی شدن نماینده مورد نظر را زیاد می کند.
لازم به ذکر است که در تماس با این افراد باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد
- رفتار آنها در رابطه با جنبش آزادیخواهی مردم ایران مورد بررسی قرار گرفته است و اعمال او در دادگاه عدل مردم مردود و محکوم شناخته شده است
- از این پس تمامی رفتار و گفتار او زیر نظر قرار خواهد گرفت و در صورت ادامه رویه گذشته، خسارتهای سنگینی برای او و نزدیکانش به بار خواهد امد
- تاکید بر اینکه او را احمق نمی دانیم و از اینکه این رویه را برای سود جویی در پیش گرفته آگاهیم
- تاکید بر اینکه هیچ حکومتی با ظلم و کشتار بی گناهان پا برجا نبوده و تمامی علائم، نشان از سقوط زودهنگام حکومت دارد و در این مرحله، افرادی مانند او، قربانی و پیشمرگ مقامات بالا و جنایتکاران اصلی می شوند
...ادامه مطلب
مجلس شورای اسلامی با نمایندگان سودجو و ترسویی پر شده است که به هیچ وجه به قسم نمایندگی و قانونی خود پایبند نبوده اند. حداقل صد نماینده مجلس کاملا در جهت منافع احمدی نژاد (و حتی نه رهبری و جناح راست سنتی) حرکت می کنند. این واقعیت براساس رفتار نمایندگان در مواردی مانند استیضاح کردان، رای اعتماد به محصولی، وقایع بعد از کودتا و به صورت واضح در مناقشه مشائی قابل ردیابی است. از این دسته نمایندگان می توان به رسائی نماینده تهران و شجاعی کیاسر نماینده ساری اشاره کرد که در موارد مختلف برای احمدی نژاد دم تکان می دهند و حنجره پاره می کنند و حتی در مورد مساله مشائی هم طرف او را گرفتند.
علاوه بر نمایندگان خود فروخته مجلس، گروهی از مقامات محلی هم به همین شیوه و برای سودجویی در ضف کودتاچیان قرار دارند. نکته قابل توجه در این رابطه اینست که اغلب اینان، افرادی سودجو و بی پشتوانه هستند. در چنین حرکتهای اجتماعی عظیمی، این قشر ضعیفترین نقطه برای حمله می باشند. چون سردمداران قدرت، در اولین اقدام، اینان را قربانی خواهند کرد و خود آنها هم از ضعف عقبه خود باخبر هستند. با توجه به این نکته و همچنین روحیه سودجو و خیانکار این قشر، وارد شدن یک ضربه کاری به آنها، باعث عدم همکاری و ریزش این قشر از اطراف کودتاچیان خواهد شد.
برای این منظور لازم است که به صورت محلی، اعمال، سخنان و جهت گیری های نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار گیرد و سپس نمایندگان هر شهر و منطقه با اعلام آگاهی جنبش به صورت مستند نسبت پرونده آنها، به تهدید به افشای خیانتشان و رای نیاوردن در دوره بعدی مجلس شوند. این امر می تواند با ایجاد وبلاگها و سایتهایی برای همفکری و جمع آوری مستندات در رابطه با نمایندگان مجلس و دیگر مقامات شهری و استانی انجام شود.
شاید انتقاد شود که نمایندگان از بابت رای آوردن در دوره بعدی به دلیل خوش خدمتی های کنونی، مطمئن هستند. این مطلب تا حدی درست است اما یادآوری می کنم که طرفداران کودتا در سالیان اخیر، مهره های دردسر ساز و سوخته خود را به راحتی کنار گذاشته اند. گسترده شدن اعتراضات به صورت محلی و با هدفِ مشترک محلی، علاوه بر متحد سازی مردم شهرستانها حول یک محور، جمع آوری اطلاعات لازم برای دادگاههای آینده، امکان کنار گذاشته شدن و قربانی شدن نماینده مورد نظر را زیاد می کند.
لازم به ذکر است که در تماس با این افراد باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد
- رفتار آنها در رابطه با جنبش آزادیخواهی مردم ایران مورد بررسی قرار گرفته است و اعمال او در دادگاه عدل مردم مردود و محکوم شناخته شده است
- از این پس تمامی رفتار و گفتار او زیر نظر قرار خواهد گرفت و در صورت ادامه رویه گذشته، خسارتهای سنگینی برای او و نزدیکانش به بار خواهد امد
- تاکید بر اینکه او را احمق نمی دانیم و از اینکه این رویه را برای سود جویی در پیش گرفته آگاهیم
- تاکید بر اینکه هیچ حکومتی با ظلم و کشتار بی گناهان پا برجا نبوده و تمامی علائم، نشان از سقوط زودهنگام حکومت دارد و در این مرحله، افرادی مانند او، قربانی و پیشمرگ مقامات بالا و جنایتکاران اصلی می شوند
راهکارهایی برای خنثی سازی مراسم تحلیف و بیدادگاه: بخش اول جهت دهی افکار عمومی در سطح جهان
توجه. [آرای داده شده به لینکِ مرتبط با این پست در بالاترین هنوز به حد نصاب لازم نرسیده است]
در قسمت دوم تحلیل کودتای 22 خرداد در رابطه با ابزار رسانه و تاثیر آن بر افکار عمومی در سطح جهان نوشتم. لازم است که پس از موج اول جنبش در خارج از کشور که در همراه کردن آنها بسیار موفق بود، موج دوم با استفاده از تجربیات موج اول، خارجیان را هر چه بیشتر در این ماجرا درگیر کند. در خارج از کشور و به خصوص در اروپا، یکی از محرکهای حساس افکار عمومی، جنگ جهانی دوم است. عدم اتحاد کشورهای جهان در مقابل آلمان نازی در ابتدای به قدرت رسیدن، تبعات سنگین و جبران ناپذیری را به راه انداخت که امروزه شاخکهای رسانه ها و افکار عمومی به تکرار آن سناریو بسیار حساس است. با جا انداختن مساله ایران به عنوان مساله ای جهانی و استفاده از الگوهایی که افکار عمومی جهان نسبت به آن حساس است، نشان خواهیم داد که تبعات منفی این مساله دامنگیر همه خواهد شد،
متن زیر در اصل برای تولید کلیپ تهیه شده است و ترجمه این متن به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسه (و با همکاری شما به زبانهای دیگر) به زودی به آن اضافه خواهد شد. با توزیع گسترده این متن (با ایمیل یا چاپی) یا قراردان بر کلیپهای مناسب به ایجاد یک حس قوی و ریشه دار منفی نسبت به کودتاچیان، در هفته ای که با مراسم تحلیف خبرساز خواهد شد، کمک کنید.
22 خرداد سال 1388، ایران، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
اکثریت مردم ایران آمده بودند تا به او نه بگویند
عده ای برای احیای آزادی بیان و حقوق بشر
عده ای برای نجات از وضعیت اسفناک اقتصادی
عده ای برای بازگرداندن اعمتماد جهانی
ما می دانستیم او و حامیانش، دروغگویانِ قدرت طلبی هستند که ادامه حضور آنها در قدرت، به فجایعی جبران ناپذیر در ایران و سطح جهان منتهی خواهد شد
ما نمی خواستیم فردا، تاریخ ما را محکوم به سکوت در برابر دیوانگان قدرت کند
با حضور میلیونی و امیدوارانه به پای صندوقهای رای رفتیم تا از طریق قانونی آنها را کنار بگذاریم
اما آنها با تقلبی گسترده که امروزه بر همگان ثابت شده است، این راه را بر ما بستند
از فردای آن روز، مردم ایران مبارزه مسالمت امیز گسترده ای را آغاز کردند که با خشونت و گلوله پاسخ داده شد
بسیاری کشته شدند، بسیاری در زندانها زیر شکنجه های شدید قرار دارند
ولی مردم ایران با وجود خشونت خارج از تصوری که بر علیه آنها به کار گرفته شده است، به هدف خود که جلوگیری از تحقق آرزوهای شوم آنهاست، راسخ هستند و با شجاعتی کم نظیر به مبارزه ادامه می دهند
در این مدت مردم آزادیخواه جهان به حمایت و ابراز همدردی با مردم ایران برخاستند و ما را تنها نگذاشتند
از همه شما صمیمانه تشکر می کنیم
از اینکه درک می کنید که این مساله محدود به مرزهای ایران نیست و یک خطر جهانی را به دنبال دارد، تشکر می کنیم
مبارزه ما هنوز ادامه دارد و تا رفع کامل خطر هنوز قدمهایی باقیست
برای جلوگیری از فجایع جبران ناپذیر، پیش از آنکه خیلی دیر شود، با هم متحد شویم
به شما، حمایت شما و خلاقیت شما در این مبارزه نیازمندیم
پی نوشت. ویدیوهای ساخته شده را در این لینک می توانید مشاهده کنید. داستان ساخت کلیپها در این پست نوشته شده است
...ادامه مطلب
در قسمت دوم تحلیل کودتای 22 خرداد در رابطه با ابزار رسانه و تاثیر آن بر افکار عمومی در سطح جهان نوشتم. لازم است که پس از موج اول جنبش در خارج از کشور که در همراه کردن آنها بسیار موفق بود، موج دوم با استفاده از تجربیات موج اول، خارجیان را هر چه بیشتر در این ماجرا درگیر کند. در خارج از کشور و به خصوص در اروپا، یکی از محرکهای حساس افکار عمومی، جنگ جهانی دوم است. عدم اتحاد کشورهای جهان در مقابل آلمان نازی در ابتدای به قدرت رسیدن، تبعات سنگین و جبران ناپذیری را به راه انداخت که امروزه شاخکهای رسانه ها و افکار عمومی به تکرار آن سناریو بسیار حساس است. با جا انداختن مساله ایران به عنوان مساله ای جهانی و استفاده از الگوهایی که افکار عمومی جهان نسبت به آن حساس است، نشان خواهیم داد که تبعات منفی این مساله دامنگیر همه خواهد شد،
متن زیر در اصل برای تولید کلیپ تهیه شده است و ترجمه این متن به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسه (و با همکاری شما به زبانهای دیگر) به زودی به آن اضافه خواهد شد. با توزیع گسترده این متن (با ایمیل یا چاپی) یا قراردان بر کلیپهای مناسب به ایجاد یک حس قوی و ریشه دار منفی نسبت به کودتاچیان، در هفته ای که با مراسم تحلیف خبرساز خواهد شد، کمک کنید.
22 خرداد سال 1388، ایران، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
اکثریت مردم ایران آمده بودند تا به او نه بگویند
عده ای برای احیای آزادی بیان و حقوق بشر
عده ای برای نجات از وضعیت اسفناک اقتصادی
عده ای برای بازگرداندن اعمتماد جهانی
ما می دانستیم او و حامیانش، دروغگویانِ قدرت طلبی هستند که ادامه حضور آنها در قدرت، به فجایعی جبران ناپذیر در ایران و سطح جهان منتهی خواهد شد
ما نمی خواستیم فردا، تاریخ ما را محکوم به سکوت در برابر دیوانگان قدرت کند
با حضور میلیونی و امیدوارانه به پای صندوقهای رای رفتیم تا از طریق قانونی آنها را کنار بگذاریم
اما آنها با تقلبی گسترده که امروزه بر همگان ثابت شده است، این راه را بر ما بستند
از فردای آن روز، مردم ایران مبارزه مسالمت امیز گسترده ای را آغاز کردند که با خشونت و گلوله پاسخ داده شد
بسیاری کشته شدند، بسیاری در زندانها زیر شکنجه های شدید قرار دارند
ولی مردم ایران با وجود خشونت خارج از تصوری که بر علیه آنها به کار گرفته شده است، به هدف خود که جلوگیری از تحقق آرزوهای شوم آنهاست، راسخ هستند و با شجاعتی کم نظیر به مبارزه ادامه می دهند
در این مدت مردم آزادیخواه جهان به حمایت و ابراز همدردی با مردم ایران برخاستند و ما را تنها نگذاشتند
از همه شما صمیمانه تشکر می کنیم
از اینکه درک می کنید که این مساله محدود به مرزهای ایران نیست و یک خطر جهانی را به دنبال دارد، تشکر می کنیم
مبارزه ما هنوز ادامه دارد و تا رفع کامل خطر هنوز قدمهایی باقیست
برای جلوگیری از فجایع جبران ناپذیر، پیش از آنکه خیلی دیر شود، با هم متحد شویم
به شما، حمایت شما و خلاقیت شما در این مبارزه نیازمندیم
پی نوشت. ویدیوهای ساخته شده را در این لینک می توانید مشاهده کنید. داستان ساخت کلیپها در این پست نوشته شده است
Saturday, August 1, 2009
اعتراف گیری و مراسم تحلیف؛ لزوم ایجاد یک موج خبری وسیع
کودتاچیان آخرین برگهای خود را دارند بازی می کنند. راه انداختن بیدادگاهِ مضحکِ امروز که در هیچ نظام عقیدتی و اجتماعی معتبر نیست، آخرین دست و پا زدنهای آنهاست. باید توجه داشته باشیم که در هفته گذشته، کودتاچیان با ترکاندن بمبهای خبری سعی در کنترل رسانه ها و افکار عمومی داشتند که در خنثی سازی جنبش آزادیخواهی مردم ایران تاکنون ناموفق بوده است. بیدادگاه امروز هم ادامه سناریوی نخ نما شده ای است که علیرغم اطمینان به بی نتیجه بودن آن، از طرف کودتاچیان اجرا شده است. تا اینجا به نظر می رسد که عوامل کودتا، نقشه کاملی را پیش از انتخابات تدارک دیده بودند که به ظاهر برای تمام حالتهای ممکن راه حل مطمئن در نظر گرفته شده بود. اما خارج شدن مسیر نقشه به سمت نامحتملترین حالتها (به نظر من با توجه به اتفاقات چند سال اخیر، از دید کودتاچیان، امکان حرکتی اینچنین گسترده و شجاعانه و ریزش بهمنوار نیروهای قابل اعتمادشان، بسیار نامحتمل بود) آنها را در کما فرو برده است و به نظر می رسد مانند جانوری شوکه شده، حسگرهای ورودیشان از کار افتاده و بی توجه به اوضاع فعلی، به ادامه سناریوی از پیش تعیین شده اش می پردازد.
احتمالا آنها در نظر داشتند که با برگزاری این بیدادگاه که نمایشی رقت انگیز از شکسته شدن مردان شاخص جنبش را با خود داشت و در مدتی کوتاه پس از آن، برگزاری مراسم تحلیف که نشان از به قدرت رسیدن و پیروزی آنها بود، جنبش آزادیخواهی مردم ایران را به یاس و نا امیدی بکشانند.
ولی در قدم اول ناموفق بودند. وبلاگها، سیاسیون، و مردم در واکنشی سریع به پوچ و مضحک بودن دادگاه اشاره کردند و یاس مورد انتظار کودتاچیان به انرژی قوی انتقامجویانه ای برای جنبش تبدیل شده است.
در این لحظه و در زمان کوتاه باقیمانده تا مراسم تحلیف و برای زدن ضربه ای کاری، لازم است که در اسرع وقت، یک موج رسانه ایِ انرژی دهنده ایجاد شود.
ایده هایی در دست بررسی است که بزودی (تا یکشنبه) در این وبلاگ اعلام خواهد شد[بخش اول بخش دوم]. از شما هم خواهش می کنم که با انعکاس این ضرورت در رسانه ی خود، اگر ایده ای در این زمینه دارید با دیگران به اشتراک بگذارید.
شاید لازم باشد که این نکته در سایتهایی مانند بالاترین به صورت موضوع داغ مورد توجه همه طرفداران جنبش آزادیخواهی قرار بگیرد
...ادامه مطلب
در این لحظه و در زمان کوتاه باقیمانده تا مراسم تحلیف و برای زدن ضربه ای کاری، لازم است که در اسرع وقت، یک موج رسانه ایِ انرژی دهنده ایجاد شود.
ایده هایی در دست بررسی است که بزودی (تا یکشنبه) در این وبلاگ اعلام خواهد شد[بخش اول بخش دوم]. از شما هم خواهش می کنم که با انعکاس این ضرورت در رسانه ی خود، اگر ایده ای در این زمینه دارید با دیگران به اشتراک بگذارید.
شاید لازم باشد که این نکته در سایتهایی مانند بالاترین به صورت موضوع داغ مورد توجه همه طرفداران جنبش آزادیخواهی قرار بگیرد
Subscribe to:
Posts (Atom)